ترجمه الغدیر - جلد 3 صفحه 145

صفحه 145

حضرت امام حسن با معاویه صلح نمود، قیس به بیعت راضی نشد و به یاران خود گفت: شما چه می خواهید؟

اگر مایل به جنگید، می جنگیم تا پیشتازترین‌از ما بمیرد.

و اگر مایلید برایتان امان بگیرم.

گفتند: برایمان امان بگیر.

سپس قیس برای یاران خود طبق شرائطی امان گرفت و اینکه بهیچوجه تعقیب نشوند و برای خود، مزیتی غیر آنچه که برای سپاهیان خود خواسته بود نخواست (سپس با سپاهیان خودبه طرف مدینه حرکت نمود).

مراتب بخشش و سخاوت

از آنجا که موارد نمایان کرم و بخشش او فراوان است ما توانائی آن را نداریم که گسترده در آن باب سخن گوئیم، لکن نمونه ای چند متذکر می شویم و از آنهمه داستانهای شیرین و پاک منزه چند مورد را یادآور می گردیم، از گردن بند بهمان اندازه که دور گردن را فرا گیرد ما را بس است.

این خصلت و منش در خاندان قیس از قدیم بوده تا بحدی که رسول خدا (ص) میفرمود: جود و سخاوت در سرشت و فطرت این خاندان نهفته است.

قیس مالی را به مبلغ نود هزار بمعاویه فروخت و آنگاه منادیان او در شهر مدینه فریاد برآوردند که هر کس قرضی میخواهد بخانه سعد بیاید چهل یا پنجاه هزار را بمردم وام داده و بقیه را هم بعنوان صله و جایزه بخشیده و از وام گیرندگان سند گرفت بعد از چندی در بستر مرض افتاد ولی افراد کمی بعیادت او رفتندروی بهمسر خود قریبه دختر ابی قحافه و خواهر ابوبکر نموده و گفت:

ای قریبه بنظر تو علت این که مردم کمتر بعیادت من آمدند چیست؟

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه