ترجمه الغدیر - جلد 3 صفحه 249

صفحه 249

غلط و تحریف شده بود که به وسیله نقل این داستان که اینجا نمودیم آن غلطها تصحیح می شود0

معاویه و عمرو عاص

معاویه احساس کرد که تا عمرو بن عاص با او بیعت نکند مقصود او حاصل نمی شود لذا به عمرو گفت: از من پیروی نما، عمرو پرسید: به چه سبب از تو پیروی کنم؟ به خاطر آخرت، که بخدا قسم از آخرت جدائی، یا برای دنیا، که آنهم در اختیار تو نیست تا مرا با خود شریک سازی.

معاویه گفت: من، تو را در بهره های دنیوی با خود شریک می سازم.

عمرو جوابش داد: پس، فرمان حکومت مصر و توابع آن را بنام من بنویس معاویه هم فرمان حکومت و توابع آن را به نام او نوشت و پایان فرمان چنین بود که:عمرو عهده دار است که گوش به فرمان و مطیع امرم باشد.

عمرو گفت: و این نکته را هم بنویس که فرمانبرداری عمرو هیچگونه نقصی به شرط و قرار عمرو وارد نخواهد ساخت.

معاویه گفت: مردم باین مطلب توجهی ندارند. عمرو گفت: و لو اینطور باشد ولی این‌نکته را بنویس، معاویه نوشت، و بخدا سوگند که معاویه چاره ای جز نوشتن آن نداشت.

در آن هنگام که معاویه با عمرو بر سر مصر و حکومت آن سخن می گفتند، و عمرو هم باصراحت گفت: باید حکومت مصر را به من بدهی، تا دین خود را به تو بفروشم عتبه بن ابی سفیان وارد شد، و چون سخن عمرو را شنید گفت: این مرد به سبب دینش مورد اعتماد است، زیرا فردی از صحابه، و یاران محمد (ص) می باشد.

عمرو به معاویه نوشت:

معاوی لا اعطیک دینی و لم انل

به منک دنیا فانظرن کیف تصنع

و ما الدین و الدنیا سوا و اننی

لاخذ ما تعطی و راسی مقنع

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه