ترجمه الغدیر - جلد 4 صفحه 15

صفحه 15

پیغمبرت خود داری داشتند به راستی که کمیت از خود گذشتگی نشان داد و حقی را که‌دیگران پنهان می کردند، او آشکار نمود پس وی را به نیکبختی زنده بدار و به شهادت بمیران. مزد دنیائی اش را به وی بنما و بهترین پاداش را در آخرت برای وی ذخیره فرما که ما از عهده پاداش او بر نمی آئیم، کمیت گفت: برکت دعای امام را پیوسته احساس می کردم.

" محمد بن کناسه " گفت: وقتی این سخن کمیت را برای هشام خواندند که: به دوستی آنان (خاندان پیغمبر ع) با بیگانگان، خویشاوند و پسر عم شدم و از نزدیگانی که هر چه بیشتر آنها را متهم می دانستم، دوری گزیدم.

به جایگاه شناخته شده ای روی آورده ام که توان و تمسکم به خداوند است.

گفت: این ریا کار خود را بکشتن داد.

قصیده بائیه هاشمیات

طربت و ما شوقا الی البیض اطرب

و لا لعبا منی و ذو الشیب یلعب

" ابو الفرج " در صفحه 124 " اغانی " به اسناد خود از " ابراهیم بن سعد اسعدی " آورده است که گفت: از پدرم شنیدم که من گفت: پیغمبر (ص) خدا را در خواب دیدم فرمود: از کدام مردمی؟ گفتم: از عرب، فرمود: می دانم از کدام عربی؟ گفتم: از بنی اسد، فرمود: از قبیله اسد بنی خزیمه ای؟ گفتم: آری، فرمود: هلالی هستی؟ گفتم: آری، فرمود: کمیت را می شناسی؟ گفتم: آری، ای رسول خدا او عموی من و از قبیله من است، فرمود: شعری از او به یاد داری؟ گفتم: آری، فرمود: برایم بخوان " طربت و ما شوقا الی البیض اطرب " قصیده را خواندم تا به این بیت رسیدم که: مرا جز خاندان پیغمبر اولیائی، و جز راه حق، راهی نیست.

پیغمبر (ص) فرمود: چون صبح کردی، به کمیت سلام برسان و به او بگو

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه