ترجمه الغدیر - جلد 4 صفحه 159

صفحه 159

چون رسول خدا (ص) آن درخت را فرا خواند، درخت از زمین کنده شد و روی به پیمبر آورد، قریش گفتند: جادوگری چابک است و علی علیه السلام فرمود: ای رسول خدا من اول ایمان آورنده بتوام، بخدا و پیغمبرش ایمان آوردم و ترا در معجزه ای که کردی، تصدیق دارم و گواهی میدهم که درخت به فرمان خداوند و برای تصدیق نبوت و برهان دعوت تو، آنچه باید بکند کرد.

پس، آیا هرگز ایمانی درست تر، و پیمانی استوار تر و پایدار تر از این خواهد بود؟

لیکن افسوس که عثمانیان کینه تو زند و سر سختی و سختگیری و روی گردانی جاحظ را هیچ چاره ای نیست.

جنایاتی که بر این حدیث رفته است

یکی از آنها، جنایتی است که طبری در صفحه 79 جلد 19 تفسیرش مرتکب شده است. وی در کتاب تاریخش، پس از آنکه حدیث را، آنچنانکه شنیدی روایت کرده است، در تفسیر خویش امانت گفتار را از یاد برده و تمام حدیث را از جهت متن و سند یاد کرده، اما آن قسمت از سخن پیغمبر را که در فضلیت علی و پذیرنده دعوت بوده، با جمال گذرانده و گفته است پیغمبر فرمود: کدام یک از شما در این کار با من همکاری می کند تا برادر من و چنین و چنان باشد؟ و درباره جمله آخر پیغمبر نیز گفته است که فرمود: براستی که این (علی) برادر من و چنین و چنان است.

در این تقلب در حدیث، ابن کثیر شامی نیز در صفحه 40 جلد 3 " البدایه و النهایه " و صفحه 351 جلد 3 " تفسیرش " از طبری تبعیت کرده و با آنکه در نوشتن تاریخ خود، تاریخ طبری را در اختیار داشته و تنها ماخذ او هم بوده، و در تاریخ طبری این حدیث به تفضیل آمده است، لیکن چون به ذکر پرداخته بر او گران آمده است که جمله آخر آن را هم یاد کند، زیرا دوست نمی داشته است که اثبات نص و صایت و خلافت امیر مومنان کند و دلالت و اشارت بان وصایت و خلافت را باز نماید.

آیا مقصود طبری که در کتاب تاریخش حدیث را نا آگاهانه تمام و درست

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه