- شعراء غدیر در قرن 02 1
- اشاره 1
- سخنی در پیرامون شعر 2
- قصیده عینیه هاشمیان 4
- هاشمیات 6
- قصیده میمیه هاشمیات 10
- قصیده بائیه هاشمیات 15
- قصیده لامیه هاشمیات 19
- زندگی شاعر 26
- کمیت و زندگی مذهبی او 29
- کمیت و دعای ائمه درباره او 35
- کمیت و هشام بن عبد الملک 40
- کمیت و یزید بن عبد الملک 49
- ولادت و شهادت کمیت 50
- غدیریه 01 52
- سید حمیری 52
- غدیریه 02 52
- اشاره 52
- غدیریه 03 54
- غدیریه 04 55
- غدیریه 05 56
- غدیریه 06 56
- غدیریه 07 57
- غدیریه 08 58
- غدیریه 09 59
- غدیریه 10 61
- در پیرامون این غدیریه 63
- شروح قصیده 69
- تخمیس آن 70
- غدیریه 11 71
- غدیریه 12 72
- غدیریه 13 73
- غدیریه 14 74
- غدیریه 15 75
- غدیریه 17 77
- غدیریه 16 77
- غدیریه 19 78
- غدیریه 18 78
- غدیریه 20 79
- غدیریه 21 79
- غدیریه 23 80
- زندگی شاعر 80
- غدیریه 22 80
- داستان سید با پدر و مادرش 82
- بزرگواری سید و.. 86
- ستایش مقام ادبی شاعر 89
- سخن پردازی سید در ستایش آل الله 93
- راویان و حافظان شعر سید 97
- مذهب سید و سخن اعلام در پیرامون آن 98
- نقدی بر طه حسین 109
- رفتار سید با غیر شیعه 110
- گزارشها و بزم آراییهای سید 119
- خلفاء روزگار سید 131
- سیما و ساختمان بدنی سید 134
- ولادت و وفاتش 134
- مهارت سید در علم و تاریخ 138
- شعر سید درباره حدیث دعوت 141
- حدیث سرآغاز دعوت در سنت و تاریخ و ادب 144
- صورت های هفت گانه حدیث 148
- سخن و شعر انطاکی درباره حدیث 154
- سخن اسکافی در پیرامون این حدیث در کتاب النقض علی العثمانیه 158
- جنایاتی که بر این حدیث رفته است 159
- عبدی کوفی 163
- اشاره 163
- زندگی شاعر 170
- نبوغ عبدی در ادب و حدیث 173
- ولادت و درگذشت عبدی 174
- از نمونه های شعر او این قصیده است 175
- در بیان احادیثی که قصیده عبدی آمده و دانشمندان به نام عامه آن را روایت کرده اند 176
- حدیثی از ابن عباس 177
- حدیث فضیلت اشباح پنج گانه 178
- کشتی نجات بودن اهل بیت 179
- قبول اعمال به ولایت است 180
- نماز جز به درود بر آل تمام نیست 181
- دعا به درود بر دودمان پیغمبر پذیرفته است 184
- فرشتگان نگهبان علی بر دیگر ملائکه می بالند 185
- شعر دیگری از عبدی 186
- احادیثی که در آن شعر است 186
- مودت این خاندان واجب است 187
- سابقون خاندان پیغمبرند 187
- صراط مستقیم اهل بیتند 195
- فاطمه صدیقه و علی بزرگ صدیق و فاروق امت است 196
- نام هایی که بر در بهشت مکتوب است 199
- پیوند زناشویی علی و زهرا 200
- کابین زهرا 201
- نثار زهرا 202
- گریه حضرت زهرا و سخن حضرت رسول 203
- چکامه دیگری از عبدی 203
- اشاره 220
- شعراء غدیر در قرن 03 220
- در پیرامون شعر 223
- زندگی شاعر 226
- دیوان شعر ابی تمام 231
- دیوان حماسه و شروح آن 233
- دیوانهای حماسه 235
- کسانی که درباره زندگی ابی تمام کتاب نوشته اند 236
- آثار ادبی ابی تمام 236
- ولادت و وفات ابی تمام 238
- نقدی بر ابی تمام 240
- کسانی که درباره مختار کتاب نوشته اند 241
- چکامه ای درباره مختار 243
- دعبل خزاعی 246
- اشاره 246
- در پیرامون تاثیه دعبل 249
- سرآغاز این قصیده 266
- زندگی شاعر 268
- خاندان زرین 268
- نبوغ ادبی دعبل 277
- دعبل و مشایخ روایت او 281
- اما رفتار دعبل با خلفاء و وزراء 283
- خوشمزگیها و نوادر دعبل 290
- نمونه هایی از اشعار مذهبی دعبل 293
- ولادت و وفات دعبل 297
- سپاسی بر قدردانیها 300
چون رسول خدا (ص) آن درخت را فرا خواند، درخت از زمین کنده شد و روی به پیمبر آورد، قریش گفتند: جادوگری چابک است و علی علیه السلام فرمود: ای رسول خدا من اول ایمان آورنده بتوام، بخدا و پیغمبرش ایمان آوردم و ترا در معجزه ای که کردی، تصدیق دارم و گواهی میدهم که درخت به فرمان خداوند و برای تصدیق نبوت و برهان دعوت تو، آنچه باید بکند کرد.
پس، آیا هرگز ایمانی درست تر، و پیمانی استوار تر و پایدار تر از این خواهد بود؟
لیکن افسوس که عثمانیان کینه تو زند و سر سختی و سختگیری و روی گردانی جاحظ را هیچ چاره ای نیست.
جنایاتی که بر این حدیث رفته است
یکی از آنها، جنایتی است که طبری در صفحه 79 جلد 19 تفسیرش مرتکب شده است. وی در کتاب تاریخش، پس از آنکه حدیث را، آنچنانکه شنیدی روایت کرده است، در تفسیر خویش امانت گفتار را از یاد برده و تمام حدیث را از جهت متن و سند یاد کرده، اما آن قسمت از سخن پیغمبر را که در فضلیت علی و پذیرنده دعوت بوده، با جمال گذرانده و گفته است پیغمبر فرمود: کدام یک از شما در این کار با من همکاری می کند تا برادر من و چنین و چنان باشد؟ و درباره جمله آخر پیغمبر نیز گفته است که فرمود: براستی که این (علی) برادر من و چنین و چنان است.
در این تقلب در حدیث، ابن کثیر شامی نیز در صفحه 40 جلد 3 " البدایه و النهایه " و صفحه 351 جلد 3 " تفسیرش " از طبری تبعیت کرده و با آنکه در نوشتن تاریخ خود، تاریخ طبری را در اختیار داشته و تنها ماخذ او هم بوده، و در تاریخ طبری این حدیث به تفضیل آمده است، لیکن چون به ذکر پرداخته بر او گران آمده است که جمله آخر آن را هم یاد کند، زیرا دوست نمی داشته است که اثبات نص و صایت و خلافت امیر مومنان کند و دلالت و اشارت بان وصایت و خلافت را باز نماید.
آیا مقصود طبری که در کتاب تاریخش حدیث را نا آگاهانه تمام و درست