ترجمه الغدیر - جلد 4 صفحه 78

صفحه 78

و محمد (ص) در غدیر خم از جانب خدای رحمان به اراده ای استوار، سخن می گفت.

بانگ می زد و در میان شما به علی اشاره می کرد و با چنان اشارتی که چیزی از سخنش نمی کاست می فرمود:

هان هر کس من سر پرست اویم، این برادر من سرور است. پس سخنم را بشنوید پیشا پیش همه، شیخی که دستش را از میان انبوه جمعیت در آورده بود، بانگ زد: (ای علی) تو مولای من و سرور مردمی. پس چرا با سرور مردم سر کشی کرد؟ باعلی که: روزی " ردا " و " برد " و " زمام مرکب " پیغمبر رابه ارث برده است.

غدیریه 18

تا کبوتران می خوانند، بر خاندان و خویشان پیغمبر، درود باد.

آیا آنها ستارگان آسمان هدایت و اعلام جاودان عزت، نیستند؟

ای سرگردان در گمراهی امیر المومنین امام است.

رسول خدا (ص) در روز غدیر خم و در حضور مردم او را بلند کرد... تمام این قصیده، در گزارش زندگی سید خواهد آمد. " معتز " در صفحه 8 " طبقاتش " گفته است:

از کسی حکایت کرده اند که گفت: باربری را دیدم که باری گران و رنج آور به دوش داشت گفتم: چیست؟ گفت: قصائد میمیه سید است.

غدیریه 19

جانم به قربان رسول خدا، در آن روز که جبرئیل بر او نازل شد و گفت: خداوند به تبلیغ صریح ولایت فرمانت می دهد که اگر تبلیغ نکنی، رسالت را به پایان نبرده ای.

پس پیغمبر برای اطاعت از امر خدائی که به وی ایمان داشت بپاخاست و به‌مردم فرمود: پیش از امروز غدیر مولای شما چه کسی بود؟ گفتند: تو سرور

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه