ترجمه الغدیر - جلد 5 صفحه 173

صفحه 173

مدتی که او به کفر خود ادامه می داد جدائی افکند تاوقتی که او نیز اسلام آورد و سلامت یافت.

از این رو محبت پیغمبر به اشخاص تنها به خاطر ایمان ثابت آنان، و رسوخ کلمه حق در قلبشان بوده، و دوستی پیغمبر نسبت به کسی نشانه نفود دین در قلب او و آراستگی او به زیور اخلاص و یقین است. و این جمله پیوسته دلیلش را خود همراه دارد و ارتکازی اذهان و قلوب است تا جائی که " ابن حزم " خود بر افضلیت عایشه بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله در امت به حدیث مردودی مبنی بر اینکه‌پیغمبر به او فرمود: " تو محبوب ترین مردمی نزد من "، استدلال می کند.

درباره ابو طالب، وی در آغاز محبت پیغمبر را نسبت به او پذیرفته و ما او را در این امر تصدیق می کنیم و معتقدیم این خود فضلیتی بسیار ممتاز است و چه فضیلتی از آن برتر می تواند باشد.

اما ادعای اینکه پیغمبر بعد از آن، محبت خود را تحریم کرده و خداوند او را از این محبت نهی و توبیخ کرده و امر به دشمنی با او فرموده است؟ این چیزی است که هیچگونه دلیل و شاهدی بر آن در دست نیست، و آیا این شخصی چگونه به خود اجازه می دهد عمل پیغمبر را میان دو روز (قبل از آمدن نهی و بعد از آن)، فرق بگذارد؟ آیا می تواند بگوید چه روزی پیغمبر به ابو طالب خشم و کین ابراز کرده است؟ آیا می تواند سالی که پیغمبر او را ترک گفت و دشمنی اش را بر دیگران واجب دانست تعیین کند؟

پاسخ این سخن و اثبات ایمان ابوطالب

تاریخ از این سخنان، خالی است بلکه حدیث و سیره پیغمبر به‌ما نشان می دهد آن حضرت تا وقتی ابو طالب جهان را بدرود گفت، از او جدا نشد و آنگاه که او دنیا رفت، پیغمبر ما تمزده به سوگ او پرداخت و به علی فرمود: برو او را غسل بده کفن کن، به خاکش بسپار که خدایش او را آمرزید و مشمول رحمتش ساخت و علی

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه