ترجمه الغدیر - جلد 7 صفحه 109

صفحه 109

کلمات قصار

آنکه - به دریای شیرین پوید، گوهر آبدار جوید.

آنکه - دست عطا گشاده دارد، چشم امیدبه سویش کشیده آید.

آنکه - نعمتی را کافر آید، نقمتش به کیفر در سپارد.

گوشتی که از حرام روید، با داس بلا دروده آید.

آنکه بروزگار سلامتش غره آید، فردا از پشیمانی و ندامت داستانها سراید.

آنکه با اشاره اندک هوشیاری نگیرد، از بیان مفصل چه سود گیرد.

بسیار شد که با سخنی نرم و هموار، کاری بسامان آمد، آنجاکه بذل اموال نافع نیامد.

سینه از مایه درون‌جوشد و از کوزه آن تراود که در آن باشد.

خردمند با اشاره چشم دریابد و از گفتار زبان بی نیاز آید.

خورشید تابان که در پس ابر ماند، دیری نگذرد که رخسار نماید، چونان که بوستان در زمستان افسرده و در بهار خرم آید.

بدر تابان که نهان شود، باز بر آید، شمشیر که کندی گیرد دگر بار جوهرش نمایان آید.

دانشت در گرو درس و مذاکره جهلت بر اثر اهمال و متارکه.

سخن که بر سامعه مکرر آید درقلب ریشه دواند.

مهربانی بی غش و پاک، رساتر از زبانهای پرآب و تاب.

هر کاری به موقع آن شاید، چونان که هر میوه به فصل آن در مذاق خوش آید.

آرزو بی نهایت، چه سود که نعمت دنیا عاریت.

یادآوری اثری آشکار دارد، و چنانکه خدایش فرمود: نفعی سریع به بار آرد.

پشت شمشیر، نرم و لغزنده و دم آن تیز و برنده، از آن شگفت تر مار، که

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه