ترجمه الغدیر - جلد 7 صفحه 110

صفحه 110

پشت آن نرم و لغزنده تر و نیشش گزنده تر.

رشته منت و احسان، بر گردن کس استوار نتوان کرد،جز با خدمات شایان.

گاه باشد که حلم و بردباری خواری آرد، چونان که از پایداری بیجا شکست زاید.

نامه هر کس،تراز اندیشه و ادراک، بل محک اعتبار اوست و ترجمان فضل و مقام، بل و نمونه‌فهم و دانش اوست. وفای به وعدت، برهان تشخیص و عظمت، امروز و فردا کردن، نشان بخل و خست، و گواه بی وفائیت تجدید مهلت. احسان نکو آن است که اخلص و فراوان باشد، و احسان شوم آنکه امروز و فردا شود و با خاطره ناخوش آلوده گردد. هشیاری جوانمردان کندی نگیرد، و سیمای شوم خطا نپذیرد.

سگ که بر چهره ماه تابان‌بانک کند، با سنگ دهانش بسته گردد.

بسیار شد که به آرزوی خونخواهی و انتقام، در ورطه هولناک به خاک راه افتاده اند.

وعده نوال، برخی چون آب حیات است و برخی چون درخش سراب.

نفوذسخن گاه بدانجا رسد که تیر پران نرسد.

چه بسا اعتراف به تقصیر که گویاتر است از زبان تشکرآمیز.

چه بساسخن کوتاه که رساتر به مقصود باشد.

هر سری آرزوئی پرورد، و هر روزی کاری‌شایسته خود دارد.

سخن نرم و هموار سود بخشد وگرنه شمشیر بران، سودبخش تر افتد.

دلاور شیردل فراوان است، ولی نه چون عمرو، و بر مردگان ماتمداری کرده اند ولی نه چنان که بر صخر.

فراموش مکن که فاصله جوان و پیر فراوان است و فرق میان عقاب و شاهین از زمین تا آسمان.

کفران نعمت، سرآغاز نقمت است.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه