ترجمه الغدیر - جلد 7 صفحه 12

صفحه 12

اینکه او را هجو گویم تهنیت گفته ام.

کشاجم و ریاست مداری

در اثر همان سلامت طبع،پاکی نفس، نیک نهادی و محاسن اخلاقش،و بخاطر اینکه از مکر، فریب، بد زبانی‌و شرارت بر کنار بوده، خود را به مشاغل حکومتی و قبول پست های دولتی، در بارگاه سلاطین و امرا آلوده نساخت، و نه در آرزوی آن بود که در شون وزارت و استانداری و یا دبیری و کارگزاری دربار خلفا نصیبی داشته باشد.

لذا فضائل نفسانی و عقل و درایت خود را که سرمایه اینگونه مشاغل است، وسیله نیل بان قرار نداد،بلکه پوشیدن لباس ریاست را، هلاک روح‌و جان می دانست، می گفت:

- اشغال پست‌ریاست با سرگرانی و نخوت همراه است.

- هر گاه کسی جامه ریاست بپوشد، در خلوت و جلوت، پیدا و نهان، دچار سر بزرگی و تکبر خواهد شد.

- در نتیجه از ادای حقوق برادران کوتاهی می کند و طمع می بندد که برای خوشایند او، بدر خانه اش چون سیل بشتابند.

- حتی از دعای نیک هم درباره دوستان مضایقه دارد، و با این همه انتظار دارد محبوب همگان باشد.

- بخاطر این است که میگویم: اگر من بدو نامه بنگارم، خداوند دعای مرا مستجاب نفرماید.

- حتی من به خانه او پا نخواهم گذاشت، گر چه در خانه خدا مسکن گزیند.

در این صورت طبیعی‌است که ببینیم، دوستان خود را از قبول پستهای دولتی باز داشته، از تصدی مناصب و مشاغل دیوانی بر حذر می دارد، مبادا گرفتار عار و ننگ نوکری ارباب دولت شوند:

به رفیقان خود هشدار می دهد که، ریاست مداری، با سیه کاری و تیره روزی و

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه