ترجمه الغدیر - جلد 7 صفحه 226

صفحه 226

- دلاوران یاوه گردند از بیم شیرمرد، یکه سوار

- جانها به لب آمده در گرو نفسها و نفسها به شمار.

- از هیبت و صولتش نعره ها خاموش، گویا دیاری نیست در میان.

- تنها چکاچک شمشیر است که بر کله خود نوازد یا بر درع وخفتان.

عبدی، شاعر مورد نظر، غدیریه های فراوانی را درد، که باز هم برخی بیاید و از بقیه صرف نظر می گردد.

شرح حال شاعر

ابو الحسن، علی بن حماد بن عبید الله بن حماد عدوی عبدی بصری.

حماد، پدر شاعر، نیز از شعرای اهل بیت است، چنانکه فرزندش - همین عبدی مورد نظر - در قصیده ای یاد کرده:

- این کمینه بنده شماست " علی " نام و نیز پدرش " حماد " ادیب، بنده شما بود.

- پدرم پیش از من در رثای شما شعر سرود و مرا گفت از این راه سر نتابم.

شاعر ما از بزرگان شیعه‌و دانشمندی است یگانه، از صدرنشینان بزم ادب و حافظان حدیث که با شیخ صدوق و امثال او معاصر بوده است." نجاشی " عصر او را درک کرده و در رجالش می نویسد که او را دیده ام. ولی تالیفات ابو احمد جلودی بصری، درگذشته سال 432 را، با یک واسطه ازوروایت می کند که شیخ ابو عبد الله حسین بن عبید الله غضائری، درگذشته سال 411 باشد.

در ین صورت، شاعر ما عبدی از مشایخ غضائری است که در سلسله اجازات نامی معروف و شهرتی بسزا دارد، و از اساتید محدثین است، و در جلالت قدر شاعر و توثیق و مهارت او در علم حدیث، همین بس که مانند غضائری شیخی سترک از او روایت می کند.

و اما در فن شعر، بی تردید از شهسواران خطه سخن است که پرچم فصاحت

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه