ترجمه الغدیر - جلد 7 صفحه 230

صفحه 230

مجروح کرد.

- دوستان من اگر از حال ما بی خبر نبودید، لذات زندگی سرگرمتان نمی‌ساخت.

- ما را فراموش کردید و با دیگران سرگرم شدید، راه هجران گرفتید،و ما چنان نبودیم.

- عهد بستید که خیانت نورزید، به دوستی سوگند که مرتکب خیانت شدید و نشدیم.

غدرتم و لم نغدر و خنتم و لم نخن

وحلتم عن العهد القدیم و ماخنا

- گفتید، و گفت خود زیر پا نهادید، ما بر همان گفت صادقانه خود پائیدیم.

- خواب ناز گوارای شماست، با اینکه دیدگان ما بر آتش قرار ندارد و بعد از شما نخوابیدیم؟

- در ساحت شما بارفرو نهادیم تا جانی تازه کنیم، ولی جز سوز و گداز طرفی نبستیم.

- اگر دیدارمان مکروه شماست کوچ کرده میرویم‌و مانند شما از دوستی دیرینه دست می کشیم.

- و مهر دیگری را در دل می پرورانیم، جفا از شما است نه از ما.

- بیائید و انصاف دهید، ادعای واهی مکنید، راه افراط مپوئید بلکه سختی درست آورید.

- کاش راه انصاف می گرفتید ولی مسجل می شد که نصف از شماو هشت یک از آن ما.

- هر گاه خورشید بدمد یاد شما باشم و چون پنهان شود با غم و اندوه دمساز گردم.

- بر غریب‌این دیار نوحه سرا گشته ام و خود غریب‌عشق و دل، از خانه و کاشانه دور مانده ام.

- در معاشرت با دوستانم صاف و مخلص بودم، ندانستم که دوستی رو بزوال است.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه