ترجمه الغدیر - جلد 7 صفحه 260

صفحه 260

غدیریه جعفر بن حسین

قل للذی بفجوره فی شعره ظهرت علامه

- بگوی آن را که پای از گلیم بیرون نهاده و در سروده اش آثار تجاوز آشکار است.

- از بیخردی، دین خود را به گمراهی سرگشته‌فروخته، چشم طمع به حطام دنیویش دوخته:

- ترا چه رسد - ای ملعون ازل و ابد - که در اسرار امامت سخن ساز کنی؟

- پنداشتی، امامت میراث رسول است، نه حق گفتی و نه شایسته تکریم شدی.

- امامت و پیشوائی با نص رسول است که قائم مقام اوست.

کمقاله فی یوم‌خم لحیدر لما اقامه

- چونانکه در غدیر خم با حیدر فرمود، آنگاه که اورا بپا داشت:

- هر که را من سالار و سرورم، این علی سرور سالار است.وه چه بلیغ و رسا فرمود.

- از صاحب خبری‌پرس، تا بدانی و سر انگشت ندامت به دندان گیری.

- اوست که با شمشیر بران‌در پهنه پیکار، غبار غم از چهره ها زدود.

- در روز " بدر " که سرورانت از ضرب بازویش به ستوه آمدند.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه