ترجمه الغدیر - جلد 7 صفحه 4

صفحه 4

تا آخر قصیده که در نسخه های خطی‌به 47 بیت بالغ می شود، ولی ناشر دیوان، قسمتی را که با مذهبش مخالف بوده از دیوان چاپی ساقط کرده است، واین اولین دست خیانتکاری نیست که سخنان حق را جابجا می کند.

شاعر

ابوالفتح محمود بن محمد بن حسین بن سندی بن شاهک رملی بمعروف به‌کشاجم.

نابغه ای است از نیکان امت و یگانه ای از رجال برجسته، و شهسواری در نقد و ادب، کسی با او برابر نبود، و نه او یاری بحث و مشاجره داشت. شاعر بود، نویسنده و متکلم بود، منجم، منطقی، اهل حدیث، از طبیبان ماهر و زبردست. محقق، موشکاف، و هم اهل بخشش و نوال.

خلاصه همه فضائل دراو جمع بود، و بدین جهت خود را کشاجم‌نامید که هر یک از حروف پنجگانه، اشاره به یکی از فنون متداول داشت: ک= کاتب.

ش = شاعر. ا = ادب و انشاد (سرود) ج = جدل یا جود. م = متکلم یامنطقی و منجم. و بعد از آنکه در علم طب مهارت کامل یافت، حرف طا را هم بر آن افزود و طکشاجم گفت، ولی بدان شهرت نیافت.

شرح این لقب در کتاب رجال مضبوط است، با اختلافی که بدان اشاره گشت.

البته این مرد، در تمام این مراتب سرآمد عصر بوده و چه بسا اختلاف در شرح لقب از همین جا، ناشی گشته باشد.

ادب و شعر کشاجم

نامبرده پیشوای ادب و پیشگام شعر است. تا آنجا که رفاء سری، آن شاعر چیره دست، با مقام بلندی که در فن شعرو ادب داشت، به رونویسی دیوان کشاجم علاقه

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه