ترجمه الغدیر - جلد 7 صفحه 50

صفحه 50

- زندگی خود را وقف آن خاندان پاک کرده‌ام که از میان خاندانهای قریش هوخواه‌دین اند.

و هم این شعر دیگرش:

- ای کسیکه به نادانی منصب خلافت را از ابی الحسن باز می گردانی، دروازه شهر،به روی جاهلان گشوده نخواهد گشت.

- آنهم شهر علم که دانش طلبان از ورود بدان شهر ناگزیراند. آری مسولیت متوجه دانشوران است.

- سرور و هم سرپرست جهانیان اوست، چنانکه از جانب‌خداوند عرش، بر زبان جبرئیل گذشت.

و یا این شعر دیگرش:

قد خان من قدم المفضول خالقه

و للاله فبالمفضول لم اخن

- آنکه نالایقی را بر والائی مقدم شناسد، به خدای خود خیانت ورزیده، من به خاطر نالایقی پست، به خدای خود خیانت نخواهم کرد.

اشعار دیگرش که بزودی ذکر می شود، گواه این است که در تشیع مایه ای عمیق دارد و در دوستی اهل بیت، با اخلاص، و جز به سادات ائمه توجهی ندارد، پس او را " شاعر اهل بیت " باید خواند، و اینکه می گویند " شاعربنی مروان " بوده، آن چنان که در " کامل " ابن اثیر ج 9 ص 24 آمده، منظور، سلاطین " دیار بکر " از خواهرزادگان " باذ " کردی است.

سر سلسله آنان، ابو علی بن مروان بود که‌بر مناطق تحت اشغال خالویش مسلط شد وبعد از کشته شدن، برادرش " ممهد الدوله " به سلطنت رسید، و بعد از کشته شدن او، برادر دیگرش: ابو نصر، و سلطنت ابو نصر از سال 420 تا سال 453 بدرازا کشید و بعد از مرگش دو پسربجا گذاشت: یکی نصر که " میافارقین "را صاحب شد و در سال 453 درگذشت و فرزندش منصور بجای او نشست، دومی سعید که بر " آمد " دست یافت

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه