ترجمه الغدیر - جلد 9 صفحه 246

صفحه 246

تار می گردید ".

ابن جوزی " الوفاء " و " ابن سید الناس " در " سیره نبویه " جلد 2 صفحه 340 و قسطلانی در المواهب طور اختصار و " القاری " در شرح " الشمایل " جلد 2 صفحه 210 و شبراوی در " الاتحاف " صفحه 9 سمهودی در " وفاء الوفاء " جلد 2 صفحه 444 و خالد در صلح الاخوان صفحه 57 و حمزاوی در " مشارق الانوار " صفحه 63، و سید احمد زینی دحلان در " سیره نبویه " جلد 3 صفحه 391، و عمر رضا کحاله در " اعلام النساء " جلد 3 صفحه 1205 این جریان را نقل کرده اند و ابن حجر در " الفتاوی الفقهیه " جلد 2 صفحه 18، و خطیب شربینی در تفسیرش جلد 1 صفحه 349 و قسطلانی در " ارشاد الساری " جلد 2 صفحه 390 آن دو بیت شعر را از فاطمه سلام الله علیها می دانند.

2- ابی الدرداء گفته است: بلال موذن پیامبر اکرم، رسول خدا را در خواب دید که به او می فرمود: این چه جفائی است ای بلال؟ آیا وقت آن نرسیده است که ما را زیارت کنی؟ او با اندوه بیدار شد و با ترس سوار مرکوبش گردید و بسوی مدینه حرکت نمود، وقتی که کنار قبر رسول خدا قرار گرفت شروع به گریه و صورتش را بر آن می مالید، در این هنگام حسن و حسین آمدند آنها را بغل کرد و بوسید...

حافظ ابن عساکر در " تاریخ الشام " این روایت را در دو موضع (چنانکه در شفاء السقام آمده) در شرح حال ابراهیم بن محمد انصاری صفحه 39 و 40 و در شرح بلال جلد 2 صفحه 256 آورده، نهایت آنکه تهذیب کننده کتاب، در موضع اول اسناد را حذف و متن را باقی گذاشت و در موضع دوم به طور کلی آن را حذف کرد و با این عملش هم به حدیث و هم به کتاب جنایت نمود.

و حافظ ابو محمد عبد الغنی مقدسی در " الکمال " در شرح حال بلال، و ابو الحجاج المزی در " التهذیب " و سبکی در " شفاء السقام " صفحه 39 آنرا

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه