ترجمه الغدیر - جلد 13 صفحه 249

صفحه 249

و قرطبی در " تفسیر" خود- ج 4 ص 104- می نویسد: از این فراز (بگو بیائید... " باید پی‌برد که پسران دختر آدمی هم پسران او نامیده می شود و در ج 7 ص 31 می نویسد: اینکه، عیسی از ذریه و فرزندان ابراهیم به شمار آمده (با این که پسر دختر وی بوده) می رساند که فرزندان فاطمه- خدا از وی خشنود باد- فرزندان پیامبراند- درود و آفرین خدا بر وی و خاندانش- و همین فراز را کسانی دست افزار گردانیده اند که بر آنند فرزندان دختر مرد را می توان‌در جرگه فرزندان وی نامید بو حنیفه وشافعی گویند اگر کسی چیزی را بر فرزندانش و بر فرزندان فرزندانش وقف کند همه کسانی که فرزند پسر یا فرزنددختر وی باشند می توانند از این کار او بهره مند شوند- به همین گونه اگر کسی برای پس از مرگ خود سفارشی به سود نزدیکانش کند فرزندان دختر وی را نیز در بر می گیرد و از دیدگاه بوحنیفه،آدمی با هر کس چنان خویشاوندی در بنیادتبارش داشت که نتواند با وی زناشوئی‌کند از نزدیکان وی شمرده می شود- تاآن جا که گوید-:

مالک گفته: فرزندان دختر در جرگه فرزندان در نمی‌آیند که همانند این برداشت نیز در ج 4 ص 104 از شافعی گذشت و دست آویز آن‌دو نیز سخت خدای برتر از پندار است که: " خداوند شما را درباره فرزندانتان سفارش می کند... " که مسلمانان از پوسته بیروانی این فراز چنان دریافتند که تنها فرزندان بی میانجی را در بر می گیرد و فرزندان پسران را- تا آنجا که گوید- ابن قصار گفته: دست افزار کسانی که فرزندان دختر را نیز از نزدیکان می شمارند سخن پیامبر- درود بر او- است به حسن پسر علی: " این پسر من سرور است " و کسی را نمی شناسیم که به کار بردن نام پسر را بر پسران دختر ناشدنی بداند زیرا آنان نیز پسران پدر مادرشانند و این بنیاد با برداشت ما هماهنگ است زیرا ولد

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه