ترجمه الغدیر - جلد 13 صفحه 58

صفحه 58

آن گاه که می بینی گروه های مردم در برخورد گاه تیغ هاگرد آمده اند

و هر گروهی تک تک از وابسته هایش را دستور به پرهیز می دهد.

آن گاه که رزمندگان سخت کوش درنبردگاه سرگرم تاختن اند.

- آن هم سوار بر اسبانی نیکو که، در دویدن به سوی پیکار، پیشگام و پیشاهنگ اند-

و آن گاه که گوئی مردمی که در پهن دشت جنگ پراکنده اند.

گردباد آشوب اند که وزیدن آن همه جا را تیره و تار می کند.

و آن گاه که نیزه های آنان- چوب هایش از هم پاشیده.

و نیام شمشیرها در هم بشکند.

و آهن سر نیزه ها میان کله ها را نیام خود بگیرد.

و پیکان تیرها در دل مردم بنشیند.

آن گاه است که برادر محمد پیامبر را می نگری که زخم‌های شمشیر بر پیکر وی

همچون نشانه هائی از تلاش و آزمایش- نمودار است.

تیغ خود را در هنگام دیدار دشمن، زیر و بالا می کند

و دلیران را به دام می افکند.

همچون بازوی پیامبر هاشمی با شمشیر خویش چندان از وی پاسداری کرد

که بازوهای خودش زخم بسیار برداشت.

او بود بردارش- نه دیگران- و او تنها کسی بود که پیامبر-

همان کشاینده و بربننده درها- در خانه او را به مسجد باز گذاشت

و در باز پسین دیدار خود از خانه- در روز غدیر-

کار سرپرستی رابه او داد و همه نیز گواه بودند.

و چنین شد که روز غدیر- از خجستگی از- برجستگی یافت

که فرخندگی های آن‌از شماره بیرون است.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه