ترجمه الغدیر - جلد 14 صفحه 148

صفحه 148

شدند و گفتند احمد را برای ما بیرون فرست چون او را فرستادم بوی نگریستند و مدت زمانی اورا وارسی نمودند و سپس یکی شان بدیگری گفت این پیامبر این مردم است و این هم سرای مهاجرت او است و بزودی‌در این شهر با کشتار و برده گیری، کاری سهمناک روی خواهد داد . ام‌ایمن‌گفت همه این ها را از سخنان آن دو دردل نگاهداشتم .

آیا پس از همه این هاو پس از آن همه زمینه چینی هائی که از پیش برای پیامبری او شده و میان مشرق و مغرب را پر کرده بود و پس از آن آوازه بلندی که همه گوشه و کنارهارا تکان داد و پس از گذشتن 50 سال ازعمر مبارک رسول‌خدا (ص) باز هم او جوانی ناشناس است و بوبکر پیری سرشناس؟ که از وی بپرسند این بچه جلو رویت کیست؟

برای آن که این جمله‌روشن شود سزاوار آن است که چگونگی هجرت او (ص) را بیاوریم تا بینائی خوانندگان فزونی گرفته و نیک بنگرند که گزافگوئی در فضیلت تراشی چون با کوری و کری همراه گردید چه دروغ های جهالت باری پدید می آرد که در دل صحاح و مسندهای آنچنانی جا می گیرد پس گوئیم:

نقش انصار در دو بیعت

رسول خدا (ص) در مواقعی که طوایف به زیارت کعبه می آمدند خویش را همراه با دعوت به سوی خدا بر آنان عرضه می کرد و آنان را گزارش می داد که او پیامبری برانگیخته است . چنانچه خود را هم بر کندیان عرضه داشت و هم بر بنی عبد الله که تیره ای از کلبیان بودند و هم بر بنی حنیفه و هم بر بنی عامر بن صعصعه و هم بر گروهی از بنی عبد الاشهل . تا چون خدای عز و جل خواست دین خود را آشکار ساخته و پیامبر (ص) خویش ارجمند ساده و وعده خود را به او وفاکند او (ص) در موقعی که گروهی از انصار را در آن دیده بود بیرون شد و چنانچه در هر موقعیت مناسبی

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه