ترجمه الغدیر - جلد 14 صفحه 160

صفحه 160

ماند و فرود نیامد تا دوباره شتر برجست و راهی نه چندان دراز بپیمود رسول خدا (ص) همچنان افسار او را رها کرده بود و جلوی او را نمی گرفت تا شتر به پشت سرش رو گرداند و برگشت‌به همانجائی که نخستین بار فرو خوابیده بود پس در همانجا دوباره فروخوابید و در جای خود آرام گرفت - و بر زمین ماند و جران خود را بنهاد و این هنگام رسول خدا (ص) از آن بزیرآمد پس ابو ایوب انصاری - خالد ابن‌زید - بارهای او را برگرفت و در خانه خود نهاد و رسول خدا (ص) نیز بر او وارد شد و پرسید این زمینی که برای خشک کردن خرما به کار می رود ازکیست معاذ بن عفراء گفت ای رسول خدا از سهل و سهیل دو پسر عمر است که دو یتیمند و من سرپرستشانم من آن دو را راضی می کنم که آن را بدهند تا مسجدی‌اختیار کنی .

بنگرید به سیره ابن هشام 114 - 31 / 2، تاریخ طبری 249 - 233 / 2، طبقات ابن سعد 224- 201 / 1 عیون الاثر 159 و 152 / 1 کامل از ابن اثیر 44 - 38 / 2 تاریخ‌ابن کثیر 205 - 138 / 3، تاریخ ابو الفدا، ج 121 - 124 و 1، الامتاع از مقریزی ص 47 - 30، سیره حلبی 11 61 - 3/ 2

بوبکر سالخورده تر از پیامبر

از زبان یزید بن اصم آورده اند که پیامبر (ص) به بوبکر گفت من‌از تو بزرگترم یا تو از من؟ گفت بلکه تو از من بزرگ تر و ارجمندتر و نیکوتری و من از تو سالمندترم .

این گزارش را ابن ضحاک آورده و ابو عمر نیز در استیعاب آن را یاد کرده

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه