- نکوهش گزافه گویی در برتر خوانی ها 1
- غدیریه حافظ برسی 1
- اشاره 1
- شعراء غدیر در قرن 09 1
- بررسی سخنان او در دم مرگ و پشیمانی او 1
- سه کاری که بوبکر از انجام ندادنش پشیمان شد 9
- سه زمینه بازپسین 11
- جلوگیری از آبرو ریزی 16
- پرسش یک یهودی از بوبکر 17
- پیک های ترسایان و پرسش های ایشان 18
- بیایید تا تندروی را بشناسیم 22
- گواهی های پیامبر و یارانش بر دروغ بودن لاف هاشان 24
- نشانه هایی بر داناتر بودن بوبکر و بررسی آن 27
- تنها او می دانسته که پیامبر هم می میرد 27
- پاسخ وی با پیامبر یکسان بوده 29
- تنها او می دانسته که پیامبر را کجا باید به خاک سپرد 31
- اشاره 37
- تنها او می دانسته پیامبران ارث نمی گذارند 37
- چرا پیامبر آن سخن را به وارثانش نگفت 38
- فدک را پیامبر به فاطمه بخشیده بود 39
- اشاره 39
- فرازهایی از سخنرانی او درگیر و دار فدک 41
- آیه های قرآن که می رساند پیامبران ارث می گذارند؟ 42
- اشاره 42
- آیا این آیه ها ارث بردن از سرمایه دانش پیامبری را می رسانند؟ 42
- برای دشنام گویی به علی عمویش را دشنام گو شناسانده اند 45
- فرمان نامه مامون درباره فدک 47
- دست به دامن دروغ ها 50
- دلیری بوبکر 55
- اشاره 55
- به گواهی علی، بوبکر دلیرترین مردم است 57
- اشاره 57
- استدلال به هودج 64
- سخن اسکافی در پاسخ جاحظ 66
- به گواهی قرآن، بوبکر دلیرترین مردم است 74
- گواهی ابن مسعود 77
- پایداری خلیفه بر بنیاد عقیدتی 79
- جانسپاری خلیفه در خداپرستی 84
- ورزیدگی خلیفه در اخلاق 90
- اشاره 90
- دیگر دشنام گویی های بوبکر 92
- گزارشی دروغ در بردباری بوبکر 95
- تندی و درشتی او با دختر پیامبر 95
- اشاره 95
- آزرده شدن فاطمه و واکنش های او 96
- پوزش خواهی خلیفه از زهرا 98
- سخن جاحظ 100
- اشاره 103
- گزارشهائی از پیامبر درباره حدیث فاطمه هر کس فاطمه را بیازارد مرا آزرده 103
- نگاهی در یک سخن آزار دهنده 103
- اسامی پنجاه و نه تن از سنیان گزارش دهنده حدیث 104
- اشاره 111
- احادیث غلو آمیز یا قصه های خرافی 111
- خورشید بر چرخ گردنده 111
- توسل به ریش بوبکر 115
- گواهی بوبکر و جبرئیل 121
- انگشتر پیامبر و نقش 122
- پهنای بهشت بوبکر 126
- خدا از بوبکر حیا می کند 127
- کرامت دفن ابوبکر 129
- جبرئیل از هیبت بوبکر به خاک می افتد 132
- داستانی مشتمل بر کرامتی از بوبکر 135
- بوبکر پیرمردی سرشناس و پیامبر جوانی ناشناس 141
- اشاره 141
- نقش انصار در دو بیعت 148
- گزارش هجرت 154
- بوبکر سالخورده تر از پیامبر 160
- مسلمان شدن بوبکر پیش از تولد علی 162
- بوبکر سالخورده ترین یاران پیامبر 176
- بوبکر در کفه ترازو 183
- توسل خورشید به بوبکر 186
- ماده سگی مامور از میان دیوان 188
- ارمغان بوبکر برای دوستدارانش 191
- ابوبکر در قاب قوسین 195
- دین و گوش و چشم آن 196
- بوبکر و پایگاه او نزد خدا 199
- پیامبر از بوبکر و عمر یاری می گیرد 203
- اشباح پنجگانه از زادگان آدم 204
- بوبکر بهترین کسان است در همه آسمان ها و زمین 213
- پاداش پیامبر و بوبکر 215
- دوستی و سپاسگزاری واجب بر توده مسلمان 216
- بوبکر در کفه ترازو 217
- اشاره 220
- پدر هیچ کدام از مهاجران جز بوبکرمسلمان نشد 220
- مسلمان شدن پدر و مادر بوبکر 224
- اشاره 224
- مسلمانی پدر بوبکر 225
- مسلمانی مادر بوبکر 238
- بوبکر و پدر و مادرش در قرآن 245
- اشاره 245
- آیه ای دیگر درباره بوبکر و پدرش 248
- هدف از بگو مگو 250
- اشاره 251
- آنچه روشن می کند ابوطالب مسلمان بوده 251
- سروده های بسیاری از او 252
- کارهای نیکو و سخنان شایسته سپاسگزاری که به آن برخاسته 272
- اشاره 272
- باران خواستن ابوطالب از برکت پیامبر 279
- ابوطالب در زاده شدن امیرمومنان 281
- آغاز کار پیامبر با ابوطالب 282
- ابوطالب پیامبر را گم می کند 283
- ابوطالب در آغاز دعوت پیامبر 288
- گفتار ابوطالب به علی: با پسر عمویت همراهی کن 294
- سخن ابوطالب: خود را به پهلوی عمو زاده ات پیوند زن 296
- بوطالب و دلسوزی اش برای پیامبر 297
- ابوطالب و پسر زبعری 299
- سرور ما ابوطالب و قریش 300
- سرور مکیان و نامه قریش 305
- سفارش های ابوطالب در هنگام مرگ 311
- سفارش های ابوطالب به زادگان پدرش 313
- حدیثی از ابوطالب 315
- آنچه خاندان و کسانش از او گزارش کرده اند 316
- اشاره 316
- سخن امام سجاد 334
- سخن امام باقر 334
- سخن امام صادق 335
- سخن امام رضا 335
- انجامین سخن 335
- اشاره 340
- نسبت هایی که کسانی از وابستگان او به وی داده اند 340
- چهل گزارش در مورد مسلمانی ابوطالب 343
- نگارش های جداگانه در مورد مسلمانی ابوطالب 365
- سروده هایی در ستایش او 368
- دلبر حقیقت در نامه الغدیر 381
- ستایش های منظوم 381
- اشاره 381
هر چند هاشمی باشد و در این باره هیچ اجازه دیگری هم از من نگیرید . گفتند ای ابوطالب آیا چنین کاری می خواستی بکنی گفت آری به خدایاین - کعبه را نشان داد - سوگند مطعمبن عدی بن نوفل بن عبد مناف که از همپیمانانش بود گفت چیزی نمانده بود تبارت را بر باد دهی گفت چنین است پسبرفت و می گفت (خطاب به پیامبر)
برو پسرکم که هیچگونه خواری و زبونیبر تو نیست
برو به این گونه دیده ات را روشن دار
به خدا سوگند که دست اینان همه هرگز بتو نرسد تا من
در میان گور به خاک سپرده شوم و در آن بستر بخسبم
مرا به راه راست خواندی ودانستم که تو نیکخواه منی
و البته کهتو راست گفتی و از همان گذشته ها درستکار بوده ای
و کیشی را به یادآوری که ناگزیر از بهترین کیش هایآفریدگان است
پس قریش روی به سوی ابوطالب گرداندند و به گله گذاری و نرم کردن او پرداختند ولی او به انجمن ایشان در نیامد و نگاهی بر آنان نیفکند .
امینی گوید: بزرگ مردمکه را خوش می آید که همه تبارش را در راه پیامبر اسلام برباد دهد و آماده است تا همه پیوندهای گروهی و پیمان هائی که میان خود و قریش دارد به خاطر دین لگدکوب کند پس خداوند زنده بدارد این گرایش خدائی و این پیوند همکیشی را که از پیوندهایخویشاوندی نیز برتر بوده است.
ابوطالب در آغاز دعوت پیامبر
چوناین آیه فرود آمد: خویشاوندان نزدیکترت را (از بدی ها) بیم ده .