ترجمه الغدیر - جلد 14 صفحه 67

صفحه 67

بگرفت و همچنان تیر می انداخت تا دیدم کمانش درهم شکست، با ابی بن خلف که روبرو شد اصحاب گفتند اگر خواهی یکی از ما آهنگ او کند، ولی نپذیرفت و حربه را از حارث بن سمت گرفت و سپس اصحاب را چنان تکان سختی داد که گوئی شتر را به تکان آورند . گفتند: پس ما از گرد او مانند مور ومگس پراکنده شدیم و پر کشیدم، و حضرت او را با حربه چنان زد که مثل گاو به فریاد افتاد و اگر هیچ نشانه ای بر پایداری او در هنگام گریز یارانش و رها کردن ایشان او را نبود مگر این آیه: آندم که دور می شدید وبه کسی توجه نداشتید و پیامبر از دنبالتان شما را می خواند همین بس بود که برساند او پایدار مانده و نگریخته زیرا وی (ص)در پی آنان بوده و ایشان بی توجه دور می شدند و می گریختند و هم در روز حنین با نه کس از بستگان و وابستگان نزدیکش پایدار ماند با آنکه همه مسلمین گریختند و آن نه تن گرد او را گرفته بودند عباس دهانه استرش را گرفته بودو علی پیشاپیش او با شمشیر کشیده گام بر می داشت و دیگران هم پیرامون استروی در چپ و راست راه می سپردند با آنکه همه مهاجر و انصار روی به هزیمت داشتند هر گاه آنان می گریختنداو خود (ص) پیش در می آمد و با سینه و گردن هم مصمم

به پیشباز شمشیرها و تیرها می شتافت سپس یک مشت‌خاک از آبرفت شنی برگرفت و به روی مشرکان پاشید و گفت:

" روی هاتان زشت باد " خبری که از علی - دلیرترین‌مردمان - رسیده مشهور است که: هر گاه‌کار سخت می شد و آتش جنگ تند می گردید ما به پناه رسول خدا (ص) می شتافتیم و در کنار او سنگر می گرفتیم‌چگونه جاحظ می گوید: او (ص) هیچگاه در کام جنگ ها فرو نرفت و در صف تازندگان در نیامد چه تهمتی بزرگ تر از این که کسی بگوید رسول خدا (ص) خود از جنگ کناره میگرفته

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه