- شعراء غدیر در قرن 09 1
- نکوهش گزافه گویی در برتر خوانی ها 1
- خلیفه در شب وفات ام کلثوم 3
- خلیفه برای خود و کسانش چراگاه خصوصی قرار می دهد 8
- خلیفه فدک را تیول مروان می گرداند 12
- برداشت خلیفه درباره اموال و صدقات 15
- بذل و بخشش های خلیفه به حکم بن ابی العاص 20
- حکم در قرآن 28
- نگاهی به دو فراز 31
- نگاهی در سخن ابن حجر 33
- باز خواستی از عثمان در پناه دادن به حکم 37
- باز خواستی در مورد صدقات قضاعه 38
- بذل و بخشش های خلیفه به مروان 43
- مروان و چه مروانی 46
- مروان را بهتر بشناسیم 49
- دشنام مروان به علی 52
- این بود مروان 55
- تیول هایی که خلیفه به حارث داد و بذل و بخشش هایش به او 58
- بهره سعید از بخشش خلیفه 61
- بخشش خلیفه به ولید از مال مسلمانان 64
- ولید و پدرش 64
- گزارش هایی پیرامون ولید 68
- بخشش خلیفه به عبدالله از اموال مسلمانان 71
- بخشش خلیفه به ابوسفیان 73
- بخشش های خلیفه از غنائم افریقیه 76
- گنج های تل انبار شده به برکت خلیفه 80
- سیاهه ای از بخشش های خلیفه و گنج های آبادان شده به برکت او 85
- شجری لعنت شده در قرآن و خلیفه 89
- خلیفه ابوذر را به ربذه تبعید می کند 95
- سخن امیرمومنان هنگامی که ابوذر را به سوی ربذه بیرون کردند 107
- درگیری ابوذر با عثمان 111
- خدا پرستیاش پیش از بعثت پیامبر 117
- حدیث دانش ابوذر 121
- داستان راستگویی و پارسایی ابوذر 123
- داستان برتری ابوذر 126
- پیمان پیامبر بزرگ با ابوذر 129
- تبهکاری تاریخ 139
- بلاذری 139
- نگاهی ارجدار به تاریخ طبری 144
- ابن اثیر جزری 146
- عماد الدین ابن کثیر 150
- نظریه ابوذر درباره ثروت ها 156
- ابوذر و مسلک اشتراکی 167
- گزارشهای ابوذر درباره داراییها 178
- نگاهی در سخنانی که در ستایش ابوذر رسیده است 187
- ستایش پیامبر از او و آنچه به وی سپرد 192
- در اسلام کمونیسم نیست 194
- نگاهی در گفتاری که هیئت فتوا دهندگان الازهر بیرون داده اند 194
- من آنم که رستم بود پهلوان 201
- گواهان هیئت داوران 202
- گواهی خواستن هیئت داوران از گفتار ابن حجر 219
- آخرین سخن ما 225
- ستایش نامه های منظوم 232
- نامه ای از شیخ محمد رضا آل یاسین کاظمی نجفی 243
- نامه ای از مرد دانش و سیاست، نخست وزیر پیشین عراق 246
- گفتاری از عبد المهدی منتفکی 248
- الغدیر صف ها را در جامعه اسلامی درهم می فشرد 249
- الغدیر در مصر 250
- الغدیر در حلب 252
- نامه 254
- اجازه نشر نامه گذشته 258
- ترجمه 262
- روش فرمانروای مومنان 264
این مرد بزرگ، در چنین موضوع بزرگی را بکوبد و بر همگنان خود چیرگی یافته و برتری خویشرا بر همه کسانی که در آن زمینه کار کرده اند آشکار سازد. و اکنون من بدو آفرین می گویم و آرزو می کنم که در همه کارهایش رستگاری ای روشن همگام او باشد. جلد اول " الغدیر " در 1364 به بازار آمد و منتشر شد و به دنبال آن نیز دیگر جلدها با همان پیرایه زیبا نمایان گردید و دانشمندان و ادیبان و فیلسوفان و سرایندگان، ستایش نامه ها برای آن فرستادند و من نیز هماره دوست داشتم از کسانی باشم که- در برابر این نگارنده پر تلاش و این نگارش سودمند- مقداری از وظیفه خود را انجام داده اند ولی بر خود بیم داشتم که نکند در طوفان امواج این دریای خروشانی که نگارنده اش- از سر فروتنی- " غدیر = آبگیر " نامیده غرق شوم این بود کهگامی پیش می نهادم و گامی پس، و مجلدات کتاب یکی پس از دیگری سرانجاممی یافت و نگارنده آن- که فرخندگی هایش پاینده باد- با دادن آن به من بزرگواری می نمود و اندیشه انجام آن وظیفه، در دلم نیرو می گرفت تا این آخری ها یکی از سروران ارجمند به من خرده گرفت که چرا کار را به تعویق میاندازم و من در پاسخ او بیش از این نگفتم که من سخن خود را در آفرین گوئی و ستودن چنین نامه گرانبهائی، رسا نمی بینم زیرا برتر و بزرگ تر ازآن است که آن را آفرین گویند و بستایند و مرا نمی رسد جز این که خداوند را بخوانم و از او بخواهم که زندگی وی را دراز گردانیده و فرجامی نیکو روزی او نماید آری با نیتی خالصاز درگاه او درخواست می کنم آن چه اززندگی من مانده است بر زندگی والای او بیفزاید تا خواست خود را صد در صد بیابد و کار را به انجام برساند. خداوند همه ما را در راه یاری حق و چتگ زدن بدان، پیروز بدارد. به قلمگنهکار موسوم به محسن (= نیکوکار) و معروف به آقا بزرگ طهرانی مقیم نجف اشرف در روز دوم ماه روزه سال 1371 از هجرت پیامبر.
روش فرمانروای مومنان
روش شیعه، روش امینی
سرور ما فرمانروای مومنان به حجر پسر عدی و عمرو پسر حمق گفت: منخوش ندارم که شما نفرین گوی و دشنام دهنده باشید و دشنام بدهید و از دیگران بیزاری بجوئید ولی اگر کارهایزشت ایشان را بازگو کنید و بگوئید: شیوه ایشان چنین و چنان است و کارهایایشان چنین و چنان است سخن شما به راستی نزدیک تر است و در مقام دلیل، رساتر. جای نفرین فرستادن بر ایشان و بیزاری جستن از آنان بگوئید: " خدایا خون های ما و خون های ایشان رااز ریختن نگاهدار و میان ما و ایشان آشتی بیانداز و ایشان را از گمراهی شان به راه راست برسان. تا هر کس ازایشان که حق را نمی شناسد بشناسد و هر کس از ایشان که سخن از گمراهی و دشمنی می گوید به راه راست باز گردد. " آری این ها هم برای شما بهتر استو هم در نزد من دوست داشتنی تر.
آن دو گفتند: ای فرمانروای مومنان اندرز تو را می پذیرم و شیوه تو را به کار می بندیم امینی نیز سخنی مانند آن دو می گوید و گفتار همه شیعیان نیز چنین است.
و درود بر آن کس که از راستی پیروی نماید.