ترجمه الغدیر - جلد 19 صفحه 111

صفحه 111

و کوچک‌کننده و پیوسته به اظهار نظرهای پوچ و احمقانه خودش مثل: روایتی که احمدحنبل از قول پسر عمر آورده که گفت: " ما در زمان پیامبر (ص) می گفتنم: رسول خدا از همه مردم برتر است، بعد ابو بکر بعد عمر، و علی بن ابی طالب سه امتیاز دارد که اگر یکی از آنها مال من می بود برایم از رمه ها و نعمت های مادی فراوان دوست داشتنی تر بود: این که رسول خدا دخترش را به همسری او در آورد و برایش فرزند زاد، و همه درهای مسجد را بست جز دری که از خانه او باز می شد، و در جنگ خیبر پرچم را به او داد. " یا این روایت که " از پسر عمر پرسیدند: نظرت درباره علی و عثمان- رضی الله عنهما- چیست؟ گفت: درباره عثمان،خدا از او در گذشت و مایل نبودید در گذرد. درباره علی، او پسر عموی رسول خدا و داماد او است. "

می بینم ابوبکر و عمر و عثمان را با شخصیت پیامبر اکرم (ص) می سنجید و به دقت‌اندازه گیری می کند و حد و مقام و وزن و قرارشان را معین می نماید و ازعلی بن ابی طالب (ع) در می گذرد و او را به حساب نیاورده قابل سنجش نمی‌بیند.

احمد حنبل این روایت را از پسر عمر ثبت کرده است: " رسول خدا (ص) صبحگاهی بعد از بر آمدن آفتاب به‌سراغ ما آمده، گفت: پاسی مانده به فجر دیدم پنداری کلیدها و موازین را به کفم نهاده اند. کلیدها که همین کلیدها است. اما موازین آنها است که‌به وسیله اش وزن می کنند و می سنجند. آنگاه من در کفه ای قرار گرفتم و امتم در کفه دیگر و کفه من چربید. بعد ابو بکر را آورده با امتم سنجیدند هموزن در آمد. سپس عمر را آوردند هموزن در آمد آنگاه عثمان را آوردند هموزن در آمد. سپس موازین به‌یکسو شد. "

پسر عمر با این افسانه که خود ساخته و بافته، خواسته نظرش را در مورد تفاوت مقام اصحاب و برتری‌آنان بر یکدیگر تثبیت نماید و این حرفش را که از ابو بکر و عمر و عثمان‌گذشته تفاوتی درمیان نیست و مردم برابر و همسانند.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه