ترجمه الغدیر - جلد 19 صفحه 119

صفحه 119

شنیده‌ام: هیچکس از اهل قبله مرا به خاطر گناهی گر چه گناهان کبیره مرتکب شوندکافر نشمارید، پشت هر پیشنمازی نمازبگزارید، جهاد کنید (یا گفت: جنگ کنید)، و از ابو بکر و عمر و عثمان‌و علی حز به نیکوئی یاد نکنید و بگوئید: آنان گروهی بودند که در گذشتند بر ایشان کارهائی است که انجام دادند و برعهده شان آنچه به انجام رساندند. "

رجال سندش

الف-ولید بن فضل مقبری:

ابن حبان درباره‌اش می گوید: روایات جعلی نقل می کندو به هیچ و جه نمی توان به روایتش استناد کرد. ذهبی می گوید: همان است که روایتش از قول اسماعیل بن عبید الله دردست است که می گوید: عمر یکی از کارهای نیک ابو بکر- رضی‌الله عنه- است. و اسماعیل گمراه است و این روایت باطل و بی اساس. درسنن دارقطنی آمده که " اسماعیل بن عباس وراق از عباد بن ولید- ابو بدر- روایت کرده است ... (همان روایت رابا همان سند ذکر می کند) آنگاه دارقطنی می گوید: در سند روایت پس از عباد یک عده از راویان ضعیف وجود دارند (یعنی ولید و عبد الجبار و مکرم وسیف).

ابن حجر می گوید: گفته دارقطنی که " افرادی که نامشان بین عباد و ابو درداء آمده راویان ضعیفند " به این معنی است که عبد الجبار نیز از راویان ضعیف است. چنانکه در گفته عقلی آمده که " سندی مجهول است ". در اینجا نام سیف بن منیر آمده و در روایتی دیگر: منیر بن سیف. شاید نامش وارونه گشته باشد، ابن ابی حاتم از قول پدرش می گوید: مجهول و ناشناخته است. حاکم نیشابوری و ابو نعیم و ابو سعید نقاش‌می گویند: از کوفیان روایات جعلی و نادرست نقل می کند

ب- عبد الجبار بن‌حجاج خراسانی:

ابن حجر در " لسان المیزان " از او یاد کرده و قسمتی ازاین روایت را با همین

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه