ترجمه الغدیر - جلد 19 صفحه 157

صفحه 157

گذاشت خاموش گشتند. آنگاه آنها را برگرفته‌در کف عمر نهاد و تسبیح گفتند که آواشان را که به همهمه زنبور عسل می مانست بشنیدم. آنها را بگذاشت خاموش‌شدند. بعد آنها را برگرفته در کف عثمان نهاد و تسبیح گفتند تا صدائی از آنها چون همهمه زنبور عسل بشنیدم. آنها را بگذاشت خاموش گشتند در این‌هنگام پیامبر (ص) فرمود: این خلافت پیامبر است. "

در این سند علاوه بر افراد مجهول و ضعیف و کسی که عقلش دستخوش تشویش و اختلال گشته و از وی- چنانکه در تهذیب التهذیب آمده- در همین دوره اختلال عقلش روایت شده است کسی وجود دارد به نام محمد بن یونس کدیمی که شرح حالش را در جلد نهم بررسی کردیم و دیدیم دروغسازی جاعل است از خانواده ای مشهور به دروغ، کسی که از زبان پیامبر (ص) و از زبان علما دروغ می‌ساخته است و شاید بیش از هزار حدیث از زبان راویان " ثقه " جعل کرده باشد.

بخوانید و به حیرت در آئید ازخلافتی که با چنین یاوه های رسوائی تحکیم و بر پا شده است. حیرت آور تر از آن کار حافظان حدیث آن جماعت است که این را در تالیفاتشان ثبت کرده و به آن استناد نموده اند بی آنکه کلمه‌ای از سستی سند و بطلانش به زبان آورند و در عین این که می دانسته اندچه عیبناکی ها در آن است. پروردگارت قطعا می داند که چه در دل می پرورند و چه اظهار می دارند. "

آمدن خلفا به نزد پیامبر نیز به ترتیب خلافت یافتن آنان است

از چیزهای عجیبی که در این روایت جعلی یا مجعولاتی نظیر آن که در فضائل و مناقب حکام سه گانه یا چهار گانه ساخته اند، ترتیب دقیق و ثابتی‌است که در ذکر نام و تنظیم مقامشان رعایت شده است و مو نمی زند و اندک تغییری نمی یابد. همواره و بدون استثنا نخست نام ابو بکر می آید و بعد عمر و سوم نام عثمان و چهارم- اگر چهار می داشته باشد- نام علی (ع) پناه بر خدا پنداری با هم تبانی داشته اند که چنین ترتیب دهند و در وصف ترتیبی آنان هیچیک

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه