ترجمه الغدیر - جلد 19 صفحه 257

صفحه 257

" ... تو ای معاویه در جنگ " احزاب " پیامبر (ص) نظری به تو افکند و دیدپدرت بر شتری سوار است و مردم را به جنگ وی تشویق می نماید و برادرت دهانه شتر را بدست دارد و تو آن را می رانی، و فرمود: خدا آن سوار را و دهانه کش و راننده را لعنت کند. ونشد که پدرت با پیامبر (ص) بر خوردنماید و پیامبر (ص) او را در حالی که تو همراهش بودی لعنت ننماید. عمرترا به استانداری شام گماشت و به او خیانت کردی، بعد عثمان ترا استانداری داد و چشم انتظار نابودیش گشتی، و تو بودی که پدرت را از مسلمان شدن بر حذر داشتی و به او چنین گفتی "

ای صخر " مبادا به دلخواه و بی اجبار مسلمان شوی و ما را به ننگ و رسوائی آلائی پس از آن که آن اشخاص در " بدر " تکه پاره شدند

مبادا به کاری بپردازی که ما را

درمیان خلق انگشت نما سازد

و در جنگ " بدر " و " احد " و " خندق " و دیگر نبردها علیه رسول خدا (ص) جنگیدی، و می دانی که در کدام بستر به دنیا آمده ای؟..."

تبار معاویه

وی در صفحه 116 کتابش می نویسد: " اصمعی و کلبی‌در کتاب " مثالب " می گویند: معنی سخن حسن به معاویه که می دانی درکدام‌بستر به دنیا آمده ای، این است که درباره معاویه گفته می شد او از یکی از این چهار قرشی است: عماره بن ولید بن مغیره مخزومی، مسافر بن ابی‌عمرو، ابو سفیان، عباس بن عبد المطلب. و اینها همنشینان ابو سفیان‌بودند و بعضی از آنها متهم به داشتن رابطه با " هند " بود.

عماره بن ولید از زیباترین مردان قبیله قریش بود. درباره مسافر بن ابی عمرو، کلبی می گوید: عقیده عمومی مردم این‌است که معاویه از او است، زیرا بیش از همه مردم به " هند " عشق می ورزیده است و وقتی " هند " آبستن گشته و معاویه را در شکم داشته مسافرترسیده که بگوید از او است و به همین‌جهت گریخته و پیش پادشاه حیره رفته ومقیم گشته است. سپس ابو سفیان به حیره آمد و مسافر را که از عشق هند بیمار بود و شکمش آب آورده بود دیده است، مسافر از احوال مردم مکه پرسیده و ابو سفیان رایش شرح داده است. گفته اند: ابو سفیان پس از آنکه مسافر مکه را ترک گفته با هند ازدواج کرده است. ابو سفیان (در شرح اخبار

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه