ترجمه الغدیر - جلد 20 صفحه 229

صفحه 229

تازه از چه کسی بیاموزد حال آنکه اکثریت اصحاب از محل اقامت او- شام- دور بودند ومعاشر وی یا بیابانگردهای آزاد شده فتوحات اسلامی بودند یا یمنی هائی ازراه به در کشیده شده- چنانکه در وصف معاشران معاویه آمده است- و او خود به اصحاب اهل مدینه- که حاملان احکام و ناقلان حدیث بودند- بدبین بود و به دیده اهانت و خواری می نگریست و بی پروا می گفت: حجازیان تا وقتی با دین بودند حاکم مردم بودند و چون از آن بیگانه گشتند اهل شام حاکم مردم شدند ". نوف به عبدالله بن عمروبن عاص می گوید: تو شایسته تر از منی در نقل و بیان حدیث، تو یار پیامبر خدائی. عبدالله بن عمرو بن عاص در جوابش می گوید: اینها- یعنی حکام و فرمانروایان- ما را از نقل و بیان حدیث منع کرده اند. در حدیثی آمده است که معاویه به عبدالله بن عمر پیغام داده اگر اطلاع پیدا کنم که حدیث نقل و بیان کرده ای گردنت را خواهم زد باز به سبب همین بد بینی و بد خواهی بود که خون باز مانده نیکرو و پاک اصحاب را بریخت و سردارانی چون بسر بن ارطاه را فرستاد به مدینه طیبه تا بباد غارت‌و وحشت بگیردش و با شبیحخون های بی امان و مرگبار دمار از روزگارشان در آورد، و پس از او سگ توله اش یزید در حمله معروف " حره " همان کار را تکرار کرد و ادامه داد، و راست گفته‌اند که هر کس چون پدر شود بیراه نرفته باشد

نگاهی به حدیث هایی که معاویه نقل کرده است

روایات معاویه را می توانیم از جنبه های مختلف رسید گی کنیم و به حسابش برسیم. احمد حنبل در مسندش- جلد چهارم- یکصدو شش حدیث از معاویه ثبت کرده که بسیاری تکراری است.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه