- نکوهش گزافه گویی در برتر خوانی ها 1
- شعراء غدیر در قرن 09 1
- ترک تکبیر نمازش 3
- معاویه از سر دشمنی با علی از گفتن لبیک اللهم لبیک خودداری می کند 9
- سنت هایی که برای دشمنی با شیعه متروک ماند 14
- بدعت خطبه را پیش از نماز خواندن 17
- معاویه یکی از قوانین کیفری اسلام را اجرا نمی کند 20
- معاویه لباس هایی می پوشد که جایز نیست 21
- معاویه زیاد را با خویش منسوب می سازد 24
- مخالفت با انتساب زیاد به ابوسفیان 29
- بستگی زیاد به امویان چگونه اعلام شد 35
- بیعت گیری برای یزید 41
- در شام برای یزید بیعت می گیرد 46
- عبدالرحمن بن خالد و بیعت ولایت عهدی یزید 50
- سعید بن عثمان سال پنجاه و پنج هجری 52
- نامه های معاویه در مورد بیعت ولایت عهدی یزید 55
- نامه معاویه به سعید بن عاص 59
- نامه معاویه به حسین بن علی 61
- نامه معاویه به عبدالله بن جعفر 62
- بیعت ولایت عهدی یزید 63
- سفر اول 63
- بیان دیگری از گفتگو های سفر اول 67
- نطق امام حسین سید الشهداء 72
- دومین سفر و تلاش برای بیعت گیری 77
- نگاهی به یزید و جنایاتش 82
- جنایت های معاویه 86
- احادیث پیامبر در نهی از دشنام گویی 99
- پسر هنده جگرخوار با امیرالمومنین علی می جنگد 107
- احادیثی در فضیلت علی 115
- معاویه احادیث پیامبر را مسخره می کند 120
- معاویه می خواهد نام رسول را هم از میان بردارد 123
- گستاخی معاویه به علی در نامه هایش 125
- بخشی از پرونده تبهکاری و گناه ورزی پسر هنده جگر خوار 130
- تهمت های ناروا در کارنامه سیاه پسر هنده جگر خوار 134
- بررسی بهانه های معاویه برای جنگ با علی 140
- چه کسانی عثمان را کشتند 148
- خونخواهی عثمان چگونه باید انجام می شد 149
- دفاعیه ابن حجر از معاویه 154
- هیئت های اعزامی امیرالمومنین علی 160
- هیئت اعزامی معاویه به خدمت امیرالمومنین 168
- نامه ها پرده از منظور و هدف معاویه بر می دارند 171
- حرف صریح معاویه منظورش را بر ملا می سازد 184
- تصمیم معاویه مزمن بوده است 191
- گفتگوی برادر معاویه با جعده 197
- معاویه خواب نبوت می دیده 202
- حکمیت، به چه منظور؟ 205
- بررسی دفاعیه ابن حجر برای معاویه 211
- اجتهاد سپری برای جنایتکاران 213
- اجتهاد، چیست؟ 218
- نگاهی به اجتهاد معاویه 225
- سنت دانی معاویه 227
- نگاهی به حدیث هایی که معاویه نقل کرده است 229
- اجماع 246
- دفاع ابن حجر از معاویه 257
- نگاهی در مناقب معاویه 272
و شریعت را بر قرار می دارندکشمکش نماید خدا او را نگونسار خواهدکرد.
معاویه این حدیث را- بفرض که صحیح باشد- نفهمیده است. عبدالله بن عمرو عاص گفته که آن شخصپادشاه خواهد بود نه این که خلیفه، ومی دانیم پس از رسول خدا (ص) پادشاهان بسیاری از غیر قریش بوده اند و ممکن است پادشاه نامبرده از پادشاهان خودکامه باشد. بنابراین حرف معاویه آن را رد و نقض نمی کند، زیرا آنچه او یاد کرده ائمه و پیشوایانی قرشی هستند که تا وقتی مجری احکام اللهی و برقرارکننده شریعت را برقرار نکرده بلکه بر خلافش عمل کرده اند درشمار آن ائمه و پیشوایان قرشی نخواهند بود. باین ترتیب، معاویه گرچهقحطانی نباشد و قرشی باشد حق ندارد آرمان تصدی خلافت را به دل راه دهد ودر آرزوی چنین مقامی باشد، بلکه بایدبجای برحذرداشتن قحطانیان از آرزوی تصدی خلافت به خاطر آورد که خود نیز از تصدی آن ممنوع و محروم است. مگر اسیران آزاد شده فتوحات اسلامی حق خلافت دارند؟ مگر خلافت را کسی غیر مجاهدان بدر می تواند عهده دار شد؟! مگر خلیفه نباید عادل و راسترو و پرهیزگار باشد؟ مگر هنده جگر خوار و پرچم فحشائی که بر فراز خانه اش بودهسهمی از خلافت الهی توانند برد.
عجیب است که آن مردک، عبدالله بن عمرو رااز جاهلان و بیخردان می شمارد حال آنکه ابو هریره در حق وی می گوید:"او بیش از همگان از پیامبر (ص) حدیث نقل کرده و حدیث می نوشته است " یا به عبارتی که ابو عمرآورده می گوید: " او بیش از همگان پیامبر خدا (ص) حدیث حفظکرده است... " و می گوید: " مردی فاضل وحافظ و دانشمند بود. قرآن آموخت و از پیامبر (ص) اجازه خواست که احادیثش را بنویسد و اجازه دادش " و ابن حجر وی را به سبب فراوانی دانش و عبادت خستگی ناپذیرش ستوده و تمجید کرده است.
معاویه چنان به وی پرخاش می کندو او را نادان و بی علم می خواند که