ترجمه الغدیر - جلد 20 صفحه 63

صفحه 63

ولی با کار خویش فقط خود را گول و ضرر زده

و با اینکه‌سابقا معزز و محترم بوده ملعون و مایه ننگ گشته است

من می ترسم آنچه را با کردارت در پی آنی

به تو بدهم "یعنی کیفر را " و آنگه خدا آن را که ستمکار تر است به کیفر رساند و او درجوابش چنین نوشت:

هان خدائی که او را می پرستم سخنت را شنید

و او که خدائی که در برابر خدای بسیار حلیم گستاخی می نماید

و از هر کس در فرو رفتن به منجلاب گناه و تبهکاری شتابزده تر است

آیا از این مغرور گشته و خود را گم کرده ای که به تو گفته اند: در عین

قدرت بردباری؟ حال آنکه بردبار نیستی بلکه خود رابه بردباری میزنی

اگر تصمیمی را که درباره من داری عملی سازی

خواهی دید که شیر میدان نبرد و پیکارم

و قسم یاد می کنم اگر بیعتی که با تو کرده ام نبود و این که

نمی خواهم آن را زیرپابگذارم جان سالم از دستم به در نمی‌بردی

بیعت ولایت عهدی یزید

اشاره

در مدینه معاویه در سال 50هجری به حج رفت و دررجب 56 به عمره. در هر دو سفر در پی‌بیعت گیری برای یزید بود و در این راه اقدامات و مذاکراتی کرده و گفتگوهائی با اصحاب و شخصیت های برجسته امت داشته است. لکن مورخان روایات و اخبار این دو سفر را به هم آمیخته اند و بطور مشخص و متمایز ذکرنکرده اند.

سفر اول

اشاره

ابن قتیبه می نویسد: آورده اند که معاویه از ذکر بیعت یزید خودداری کرد تا سال 50 هجری که به مدینه در آمد. مردم به استقبالش رفتند. چون به اقامتگاهش

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه