ترجمه الغدیر - جلد 21 صفحه 121

صفحه 121

درود پیامبر بر معاویه

1) به روایت مرفوع از " انس نقل شده: " من از یاران خود، کسی را جزمعاویه از دست نمی دهم. و او را پس از هشتاد سال دیدار می کنم. پس از گذشت شتاد سال، شتری که به رحمت خدا از مشک اذفر آکنده شده است و پاهای زبر جدی دارد، پیش من می رسد. می پرسم: آیا معاویه آمده است؟ می گوید: لبیک ای محمد. می پرسم: این هشتاد سال کجا بودی؟ می گوید: در باغی زیر عرش پروردگارم بسر می بردم. او با من و من با او نجوی داشتم. خدا بر من درود می فرستاد و من بر او درود می گفتم. می گوید: این به پاداش دشنامها و ناسزاهایی است که در دار دنیا بمن نثار شده است ".

سلام خدا بر معاویه

2) از انس به روایت مرفوع نقل شده است: " جبرئیل، در حالی که قلمی از طلای ناب بدست داشت، بر من وارد شد و گفت: خدای علی اعلی ترا سلام می رساند و می گوید: ای حبیب من، این قلم را از بالای عرش، خود به معاویه اهدا کردم، قلم را بر او برسان و امر کن که با این قلم و با خط خود آیه الکرسی را بنویسد و مرتب کند و نقطه و حرکت بگذارد و بر تو عرضه کند، و من ساعتی که او این آیه را بنویسد تا روز قیامت، به تعداد کسانی که آنرا خواهند خواند، ثواب بر او خواهم نوشت. رسول الله صلی الله علیه و اله فرمود: چه کسی عبدالرحمن (معاویه) را

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه