- نکوهش گزافه گویی در برتر خوانی ها 1
- امام حسن کیست؟ 1
- شعراء غدیر در قرن 09 1
- معاویه و پیروان امیرالمومنین علی بن ابیطالب 19
- تصویر مفصل معاویه 23
- تصویر مفصل بسر بن ارطاه 29
- جنایات معاویه نسبت به حجر بن عدی و یاران او 52
- عمرو بن حمق 60
- صیفی بن فسیل 67
- قبیصه بن ضبیعه 68
- عبدالله بن خلیفه 69
- گواهی دروغ بر علیه حجر 70
- حرکت دادن حجر و یارانش به طرف معاویه و قتلگاهشان 73
- خثعمی و عنزی، یاران حجر 79
- دو تن حضرمی و کشته شدن آنها به گناه تشیع 94
- مالک اشتر 96
- محمد بن ابی بکر 101
- تصویری دیگر از شهادت محمد بن ابی بکر 106
- نگاهی به مناقب دروغین پسر هند 112
- سلام خدا بر معاویه 121
- درود پیامبر بر معاویه 121
- معاویه فردی امین است 122
- مباهات پیامبر به کتابت وحی توسط معاویه 123
- ملاقات معاویه با پیامبر در بهشت 124
- معاویه از اهل بهشت است 124
- پر شدن شکم معاویه از دانش و حلم 124
- ملاقات معاویه با پیامبر در بهشت 126
- شیعه معاویه را دشنام نمی گوید 127
- معاویه در جامه های بهشتی 127
- معاویه در ردایی از نور 129
- معاویه از اهل بهشت است 129
- درباره اسناد این حدیث 130
- خداوند علم کتاب را به معاویه می آموزد 131
- خدا و پیامبرش معاویه را دوست دارند 132
- دعای پیامبر برای هدایت معاویه 133
- حشر معاویه در مقام انبیاء 133
- معاویه از جمله امینان وحی 133
- معاویه امین وحی است 134
- دعای پیامبر برای معاویه 136
- معاویه فردی قوی و امین است 138
- معاویه از اهل بهشت است 140
- خدا شکم معاویه را سیر نکند 142
- معاویه حلقه درب شهر علم پیغمبر است 151
- پیامبر به امر الهی معاویه را امر به کتابت وحی کرد 151
- خدایا معاویه را از عذاب خود در امان نگه دار 152
- پیشگویی رسول خدا به بیعت مردم با معاویه در بیت المقدس 152
- مشورت پیامبر با معاویه به فرمان الهی 154
- دیدار معاویه با پیامبر در بهشت 155
- حشر معاویه در مقام نبوت 157
- خدا از دوستدار معاویه حساب نمی کشد 157
- غبار بینی معاویه از عمر بن عبدالعزیز بهتر است 158
- دشمن معاویه در جهنم است 159
- معاویه از اصحاب پیامبر است 160
- قصیده کلواذی در فضایل معاویه 161
- موشی که اوراق حاوی فضایل معاویه را خورده بود، مرد 161
- تکلم زید بن خارجه پس از مرگ 164
- غلو فاحش داستانهای خرافی 164
- انصاری پس از کشته شدن سخن می گوید 167
- شیبان خر مرده خود را زنده می کند 169
- عصای اسید و عباد 170
- بر اثر دعای خالد باده تبدیل به عسل شده است 172
- آتش ابومسلم را نمی سوزاند 173
- تسبیح ابومسلم در دستش خدا را تسبیح می گوید 174
- ابو مسلم به وسیله دعایی که کرد از دجله گذشت 174
- گروهی بدون توشه و آذوقه سفر می کنند 174
- دعای ابومسلم به نفع و ضرر یک زن 176
- آهو به دعای ابومسلم به دام می افتد 177
- ربیع پس از مرگ سخن می گوید 179
- چهار هزار سپاهی از آب می گذرند 182
- لشگری به دعای سعد از آب گذر می کند 183
- دعای سعد اجل او را به تاخیر می افکند 184
- ابری آبیاری می کند و می رویاند 185
- حافظ بر علیه کسی دعا کرد و او مرد 186
- ابراهیمی تیمی چهل روز را به هم می پیوندد 186
- ابری بر سر کرزبن و بره سایه می افکند 187
- عمر بن عبدالعزیز در تورات 188
- غطفانی در حالی که مرده است لبخند می زند 188
- فقیری زمین را پر طلا می کند 188
- گوسفند چرانان در خلافت عمر بن عبدالعزیز 189
- تبرئه نامه عمر بن عبدالعزیز 190
- زنی بواسطه دعای مالک بن دینار پسر چهار ساله می زاید 191
- یک ناصبی مستجاب الدعوه 193
- سختیانی آب جاری می کند 195
- شیخی در بهشت کاخ می فروشد 196
- شخص غائبی به دعای معروف حاضر می شود 197
- مردی در هوا چهار زانو نشسته است 197
- جن با خزاعی سخن می گوید 198
- سر احمد خزاعی سخن می گوید 199
- پیغمبر به وجود ابوحنیفه افتخار می کند 200
- ابوزرعه ریگ را طلا می کند 210
- وضوی ابراهیم خراسانی 210
- ماجشون می میرد و زنده می شود 211
- نامه ای از خداوند به احمد پیشوای حنبلیان 213
- فرستاده الیاس و فرشته به جانب احمد حنبل 214
- آتش سوزی و غرق شدن و کرامت احمد 215
- درخت خرما قلم احمد را می گیرد و حمل می کند 215
- کشف عورت احمد و کرامت او 215
- خدا همه ساله با احمد دیدار می کند 216
- احمد و نکیر و منکر 217
- امام مالک هر شب پیغمبر را زیارت می کند 222
- دو ملک و ابو العلا همدانی 223
- ابر بر جنازه ای سایه می افکند 224
- جوانی منتظر اجازه پروردگار است 224
- درخت ام غیلان خرما می دهد 225
- ابن ابی الجواری در تنور 226
- نامه ای از خدا به ابن موفق 227
- یک زن حوری با ابو یحیی سخن می گوید 227
- ادعاهای سهل بن عبد الله تستری 228
- یک حیوان وحشی، آب وضو می آورد 229
- سهل و کوه قاف 229
- داستانی که دو کرامت را در بر دارد 230
- تراشیدن ریش به خاطر خدا 231
- ستون نوری که از آسمان بر گور حنبلی کشیده شده است 243
- به خاطر ابن سمعون، خرمایی تبدیل به رطب تازه می شود 245
- ابن سمعون و شفای دختر رصاص 246
- ابن سمعون از خوب کسی که در حال خواب است خبر می دهد 246
- فرشته ای بر ابوالمعالی نازل می شود 247
- خدا با ابو حامد غزالی سخن می گوید 248
- دست غزالی در دست سید مرسلین 250
- احیاء العلوم غزالی 251
- لامشی بر زمین رودخانه سجده می کند 258
- طلحی پس از مردن عورت خود را می پوشاند 259
- فرمانبرداری حیوانات و جمادات از منجمی 260
- کرامت ابن مسافر اموی 262
- عبدالقادر مرغی را زنده می کند 263
- عبدالقادر در یک شب چهل بار محتلم می شود 265
- پیغمبر بر گردن عبدالقادر قدم نهاده است 266
- عبدالقادر و ملک الموت 267
- درگذشت شیخ عبدالقادر 268
- رفاعی دست پیغمبر را می بوسد 269
- غزلانی از آنچه در دلها است پرده برمی دارد 278
- شاطبی از جنایت شخص جنب آگاه است 279
- حشرات از قبر حافظ بلخی بیرون می ریزند 280
- یونینی در هوا راه می رود 281
- حضرمی نحو را با اجازه می آموزد 282
- خصومی و اهل قبور 283
- درنگ کردن آفتاب برای اسماعیل حضرمی 284
- شمس الدین کردی یک هفته مراقبت می کند 285
- دلاوی طفلی را شیر می دهد 285
- شاوی مرگ مرده را به تاخیر می اندازد 286
- پیشوایی که حاجات زائرین را از قبر خود می گفت 287
- سید یحیی شروانی شش ماه غذا نخورد 287
- شیخی گاوی را می خورد 288
- شراب یک شهر سرکه شده است 289
- ابوالمعالی زنده می کند و می میراند 290
- تحول حالات ابوعلی در شب و روز 291
- سیوطی پیغمبر را در حال بیدار دیده است 292
- سیوطی و طی الارض 293
- ابوبکر با علوی، مرده را زنده می کند 294
- ابوبکر با علوی پناه جویند را نجات می دهد 296
- سروی موشها را می پراند 296
- باز شدن حجره و ضریح پیغمبر توسط عبادی 297
- ذویب بر روی آب راه می رود 297
- زیادی نیل به امر صدیقی 298
- کرامتها و خوارق عادت 298
- عجایب و غرایب 299
- پایان بحث 301
" امینی " می گوید: گفتن محال، محال نیست، اما تقوی یا حیا انسان را منع می کند که چیزی را که خارج از قلمرو عقل است بر زبان بیاورد. آیا هیچ بر راوی این خبر مساله ای نیست که شکم یک زن آنقدر وسعت داشته باشد، که یک پسر چهار ساله را جای دهد و آنگاه دندانهایش در آمده باشد و موی هم آورده وسوار گردن آن مرد هم بشود؟ فرض کنید که شکم او هم آن کشندگی و گنجایش را داشته باشد، آیا بنیه اندام انسان می تواند آن را تحمل کند؟ این مستلزم آن است که بیش از زنان عادی شکم او بر آمده باشد. و آیا مادر غلام، همین وضع را داشت، با اینکه او مثل زنان آبستن عادی بود و این یک کرامت دیگری بر او محسوب می شود؟ منزه است آن - خدائی که بر این زن مسکین آن قدر مهلت داد، که استخوانهایش نشکسته و رگهایش قطع و پوست بدنش شکافته نشده است و خدای سبحان در زمان گذشته هر چه خواسته انجام داده است.
و خدا بر " مالک بن دنیار " رحمت کند، که هر گاه بر این زن بیچاره دعا نمی کرد، چنین او در شکمش، چهل سال، یا آن گاه که خدا خواهد، می ماند!
اکنون این سوال مطرح است که آیا این نوزاد. نخست در بطن مادر دختر بود و سپس با دعای " ابن دینار " پسر گردیده است؟ و یا اینکه پسر بوده و این دعا تاثیری در آن نداشته است؟ در حالی که این خدا است که هر کس را بخواهد،دختر می دهد و هر که را خواهد پسر. آیا این قطیعت دارد که در همان ساعت خلقت، مولود تبدیل شده یا اینکه دیگر مجالی برای این کار نبوده و همان دختر یا پسر قبلی بوده است و دیگر دعای " ابن دینار " (که هر گاه دختر است خدایا پسر گردان) محلی از اعراب نداشت و آیا این دعای مستجاب بر طبق گفته او " انک نمحو ما تشاء و تثبت " (بدرستی که تو هر چه بخواهی، محو می کنی و هر چه را خواهی پدید می آوری) بود؟ این بر خداوند دشوار نیست. و او از چیزی که می کند، سوال نمی شود و بر هر چیزی توانا است.