ترجمه الغدیر - جلد 21 صفحه 209

صفحه 209

می آورند که نه خدا راضی است و نه پیغمبر و نه خود ابو حنیفه. چنانکه هر گاه ابو حنیفه رضی الله عنه، آنها را بشنود، بر کفر گوینده اش فتوا می دهد. آن اندازه فضائلی که ابو حنیفه داشته و نقل شده، برای دوستارانش کافی است و دیگر نیازی به دروغها و افتراها که منتهی به تکذیب پیغمبران نیز می شود، نیست. از قبیل دروغهائی که قهستانی با آنهمه فضل و جلالتش، بخشی از آنها را در شرح خطبه نقابه ذکر کرده و در ضمن آن گفت است که عیسی علیه السلام هر گاه نازل شود، مذهب ابو حنیفه را کار می بندد، و این را در فصلهای ششگانه خود آورده است. و من کاش می دانستم فصول ششگانه، چه گفته است و دلیلش بر این ادعا چیست؟ انا لله و انا الیه راجعون "... الخ.

در کتاب " مفتاح السعاده " 275:1 و 82:2 آمده است:

" ابو حنیفه خواب دید که قبر پیغمبر صلی الله علیه و آله را نبش می کند و استخوانهایش را در سینه خود جمع می کند. او از این خواب آشفته شد. ابن سیرین می گوید خواب ابو حنیفه بدین قرار بوده است: ابن سیرین از ابو حنفیه خواسته است که پشت سینه خود را به من نشان بده. ابو حنفیه لباس را از پشت باز می کند. او خالی در میان دو شانه اش مشاهده می کند و میگوید: تو همان کسی هستی که پیغمبر صلی الله علیه و آله در باره او فرمود: در میان امت من، شخصی به نام ابو حنیفه هست که در میان دو شانه اش خالی هست و خدا دین خود را بوسیله او زنده می کند.

آنگاه ابن سیرین می گوید: تو باکی نداشته باش،چرا که پیغمبر صلی الله‌علیه و آله شهر علم است و تو به آن بار می یابی، و او همچنان بود که گفته است ".

(نویسنده گوید:) این مطالب را بخوان و بر حال امت محمد صلی الله علیه و آله گریه کن که گرفتار چه مردی شده است و جاهلان گمراه چه چیزهایی ساخته اند و چگونه از این اقوال سخیف و اسطوره های بی اصل رهایی توانند یافت.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه