تحقق غدیر و دستاوردها صفحه 72

صفحه 72

گستره فرمان الهي‌

اين فرمان الهي، به مانند ديگر فرمان‌هاي حضرتش بس گسترده است. مرحوم علامه مجلسي رحمه الله آورده است: «پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله وسلم در آغاز بعثت و با فرمان: «يا أيها المدثر قم فأنذر؛(280) اي كشيده رداي شب بر سر. برخيز و بترسان!» به كوه صفا رفت تا رسالت خويش را به همگان برساند مشركان از همه جا به مكه آمده بودند تا بت‌هاي دست‌ساخته خويش را - كه خداي‌شان مي‌پنداشتنتد - تكريم و تعظيم كنند.(281)

پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله وسلم در ميان مشركان، حاضران را به اسلام و دست‌كشيدن از بتان و بت‌پرستي و روي‌آوردن به يكتاپرستي فرا خواندند. جمعيت مشرك حاضر در آن‌جا - جز اميرالمؤمنين عليه السلام و حضرت خديجه عليها السلام كه تنها گروندگان به پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم بودند و در آن‌جا حضور نداشتند - از سخن پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم برآشفت و حضرتش را دشنام داد و به باد تمسخر گرفت. پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم از كوه صفا سرازير شد و مشركان همه چيز را تمام‌شده پنداشتند، اما تصور آنان واهي و باطل بود، چراكه پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم به كوه مروه رفتند و دعوت به يكتاپرستي را تكرار كردند.

مشركان اين‌بار سخت برآشفته و درصدد خاموش كردن پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم برآمدند. اين بود كه ابوجهل ابتدا سنگي از زمين ريگ‌زار برداشت و به سمت آن بزرگوار پرتاب كرد. سنگ به پيشاني حضرت اصابت كرد و آن‌را شكافت. مشركان - كه شايد شمارشان بيش از هزارنفر بود - از ابوجهل پيروي كرده، هرچه به دست مي‌آوردند به سوي آن‌حضرت پرتاب مي‌كردند. پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم كه آماج سنگ بت‌پرستان قرار گرفته بود و خون از سر و روي مباركش جريان داشت به سمت بالاي كوه مروه روان شد. مشركان همچنان او را سنگباران مي‌كردند تا اين‌كه حضرت از حال رفت و آنان به تصور اين‌كه كار او را ساخته‌اند، او را رها كرده، به شهر بازگشتند.

يكي از آنان كه پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم را مي‌شناخت نزد اميرالمؤمنين عليه السلام رفت و به او گفت: «اي علي، محمد مرد».

اميرالمؤمنين عليه السلام به خانه خديجه عليها السلام رفت و او را از ماجرا باخبر كرد و از او خواست تا قدري آب و غذا بردارد و با او نزد پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم برود. آن‌گاه هردو بزرگوار به كوه‌هاي اطراف مروه رفتند و هريك در پي يافتن پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم به سويي روان شدند و بانگ «يا رسول‌اللَّه» برمي‌آوردند تا حضرتش را بيابند. سرانجام پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم را - كه بنيه چهل مرد قوي داشت - يافتند كه بي‌رمق روي زمين افتاده بود. او را آب و غذا دادند و تيمار كردند … (282)

اين واقعه در كتاب‌هاي اهل سنت نيز به تفصيل بيان شده است.

واكنش پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم‌

بي‌ترديد وجود خجسته و سراسر رحمت پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم نزد خدا بسيار و بسيار گرامي بود و در مقابل، مشركان بي‌ارزش. حال چه مي‌بايست اتفاق مي‌افتاد؟ و حضرت باري‌تعالي چه كيفري براي مشركان رقم مي‌زد؟ بنابه روايت پيش‌گفته، خداي - عز وجل - فرشته مأمور زمين را نزد پيامبرش فرستاد تا آنچه او بخواهد فرشته امتثال امر كند. فرشته به پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم گفت: اي رسول خدا، خداي - جل وعلا - مرا مأمور اجراي فرمان تو فرموده است. اگر اجازه دهي زمين را به لرزه درآورم و از هم بشكافم تا مشركاني كه تو را اين‌گونه آزرده‌اند به كام خويش فرو برد. پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم نپذيرفت.

اين‌بار فرشته كوه‌ها خدمت حضرت رسيد و عرضه داشت: خدايم مرا مأمور كرده است تا اگر امر كني كوه‌ها را درهم فشرده كنم تا مشركاني كه تو را آزرده‌اند نابود كنم. اين‌بار نيز پيامبر رحمت نپذيرفت.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه