بانک غدیر صفحه 1234

صفحه 1234

آنچه مضامين كه مرا آمده هست از آن سيد ذوالاقتدار

گشت خزان گلشني از ام عمر ماند بياباني از آن مرغزار

مرغ از آن باغ خزان در هراس شير از آن باديه شد در فرار

گشت چو ويرانه‌سرائي كه نيست دامن آن را بجز از مور و مار

مار ولي مرگ از آن بيمناك زهر به دندانش ولي مرگبار

ديده از آن منظره‌ها اشك ريز منظره جاي شتر راهوار

ياد مرا آمدي از آن حبيب كان دل شب گشت دلم بيقرار

گوئي در اتشم از بس كه زد از جگرم ز عشق (اَروي) شرار

در عجب كه مسلمين خواستند توضيح از رسول و الاتبار

گفتند بعد از تو تو را جانشين كيست در اين برهه از اين روزگار

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه