بانک غدیر صفحه 1606

صفحه 1606

از لب لعلش دمي در طينت آدم دميد

گر نبود آن دم نشان از هستي آدم نبود

عاشقان را با رخ و زلفش عجائب عالمي

بود كاندر وي خبر از آدم و عالم نبود

جام مي بر نام او مي زد دم از دور وصال

بزم عشرت را كه در آن بزم نام از جَم نبود

بزم خاصان بود و با لعل لب ميگون يار

جز لب پيمانه و ساغر لبي همدم نبود

دم زدي از راز عشقش حضرت خاتم اگر

مُهر خاموشي از اين لب بر لب خاتم نبود

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه