بانک غدیر صفحه 1808

صفحه 1808

بعرش زلزله افتد چو بر كشي تكبير تويي يدالله و آدم صنيع رحمت توست

كه كرده‌اي گل او را چهل صباح خمير گمانم افتد كابليس هم طمع دارد

كه عفو عام تو آخر ببخشدش تقصير به هيچ خصم نكردي قفا مگر آندم

كه عمروعاص قفا بر زد از ره تزوير

شماره 2

دوش چو شد بر سرير چرخ مدور

ماه فلك جانشين مهر منور طرفه غزالم رسيد مست و غزلخوان

بافته از عنبرش بماه دو چنبر تعبيه كردست گفتي از در شوخي

ماه منور بچين مشك مدور غره غراء او بطره‌ي طرار

قرصه‌ي كافور بد بطبله‌ي عنبر يا نه تو گفتي ز گرد موكب دارا

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه