بانک غدیر صفحه 1810

صفحه 1810

اين شده نايب مناب شاه فلك فر گفتمش استار اين كنايت بر گير

گفتمش اسرار اين حكايت بشمر حال مسمي بگو ز تسميه بگريز

حل معما بكن ز تعميه بگذر گفت كه فردا مگر نه عيد غديرست

عيدي بادش چو بوي عود معطر در به چنين روزي از جهاز هيونان

ساخت نشستنگهي رسول (ص) مطهر گرد وي انبوه از مهاجر و انصار

فوجي چون موج بحر بيحد و بي‌مر خرد وكلان، خوب و زشت، بنده و آزاد

پير وجوان، شيخ و شاب، منعم ومضطر بر شد و گفتا السْت اولي منْكم

گفتند آري ز ما بمايي بهتر دست علي (ع) را سپس گرفت و برافراخت

قطب هدي را پديد شد خط محور گفت كه اي خلق بنگريد تنا تن

گفت كه اي قوم بشنويد سراسر هر كش مولا منم عليش مولاست

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه