بانک غدیر صفحه 1837

صفحه 1837

بخشد بتن توان؛ خرم كند روان برخاست از زمين؛ شد سوي آسمان

گردي سپيد و صاف؛ مانند كهكشان همران آفتاب؛ بين ماه مي‌رسد

جان جهانيان؛ از راه مي‌رسد از حجه الوداع؛ فارغ نموده بال

در مغز عقل كل؛ نقشست اين خيال تا امر كردگار؛ كي يابد امتثال

ابلاغ چون كند؛ فرمان ذوالجلال رسما نكرده است، تعيين جانشين

خواهد زمامدار، زين پس امور دين ناگاه جبرييل؛ كرد از سما نزول

امري اكيد داشت؛ آمد پي وصول حق‌گوي؛ گو كه خصم؛ از حق كند عدول

دستور فوريست؛ يا ايها الرسول بلغ حبيبنا! ما انزل اليك

والله يعصمك، صلواته عليك باري چو در غدير؛ از حضرت جليل

بر بهترين سليل؛ از عترت خليل دستور مقتضي؛ آورد جبرييل

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه