بانک غدیر صفحه 2005

صفحه 2005

سر زد از دوش پيمبر،ماه در شام غدير

تا كه جبرائيل او را داد پيغام غدير

مژده داد او را ز ذات حق كه با فرمان خويش

نخل هستي بار و بر آرد در ايام غدير

دين خود را كن مكمل با ولاي مرتضي

خوف تا كي بايد از فرمان و اعلام غدير

مي‌شود مست ولاي مرتضي،از خود جدا

هر كه نو شد جرعه‌اي از باده جام غدير

شد بپا هنگامه‌اي در آسمان و در زمين

تا ولايت شد علي را ثبت،هنگام غدير

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه