بانک غدیر صفحه 2083

صفحه 2083

الياس و خضر گشتند سيار عوالم بودي همه را نام علي (ع) هادي و رهبر من خوف ز اعداي بد انديش ندارم

با لطف تو باكي ز كم و بيش ندارم جز مهر و محبت بدل خويش ندارم

از جنت و دوزخ غم و تشويش ندارم حب عليم مايه بود اول و آخر شاها نظري كن به «نجومي» ز تلطف

بازش برسان در نجف از مهر و تعطف خواهم كه كنم از حرمت درك تشرف

گر بار دهي نيست مرا هيچ تاسف منماي مرا محروم زين فيض سراسر

نصرالله مرداني

قسم به جان تو اي عشق اي تمامي هست

كه هست هستي ما از خم غدير تو مست در آن خجسته غدير تو ديد دشمن و دوست

كه آفتاب برد آفتاب بر سر دست نشان از گوهر آدم نداشت هر كه نبود

به خمسراي ولايت خراب و باده پرست به باغ خانه تو كوثري بهشتي بود

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه