بانک غدیر صفحه 2112

صفحه 2112

چونازل آية( اَليوم اَكمَلتُ لَـكُم ديـن) شد

علي بعد از نبي بهر امامت نَصب و تعيين شد

نبي از آسمان مأ مـور ابـلاغ رسـالت شد

عـلي بـر مـؤمنين شايسته امرِ ولايت شد

نبـي دست علي بگرفت و اُمَّت را نمود آگاه

بگـفتا والِ مَـن والاهُ يارَب ، عادِ مَـن عاداه

بگفـتا هـر كه را من رهنـماي دين و مولايم

بـداند اين علي باشد از اين پس بر سر جايم ******* رباعيات غدير گُهَر باريده دامن پُرزدُر كن غدير آمد خمي بر دارو پُر كُن بخور چندان كه كام دل بر آيد ازآن مَي، طفل جان را باده خور كن چو هجده روز از ذي الحجه بگذشت فراخواندند مستان را در آن دشت علي شد ساقي و بگرفت در دست خُم وجام ِمَي و ميخانه وطشت غـديـر خـم همان ميخانه ماست حديثـش نغـمة جـانـانه ماست برو جامي ازآن خم نوش جان كن كـه شـرط مـحفل مستانة ماست حديث عاشقي را گوش كردم زصَـهـباي ولايت نوش كردم شنــيدم نغــمه من كنت مولاه زعشقش خويش را مدهوش كردم ---------------------- تشنه غدير زمين زتشنگي كوير شد چرا نيامدي ؟ جهان به هجر تو اسير شد چرا نيامدي؟ كجائي اي طبيب دردهاي كهنة بشر رسيد جان به لب ودير شد چرا نيامدي؟ نسيم صبح رحمتي بياو شبنمي بيار به بوستان شكوفه پير شد چرا نيامدي؟ شدند لاله ها زغم به دشت لاله واژگون وسرو ناز سر به زير شد چرا نيامدي ؟ چو كودكي يتيم كز فراق گريه مي كند دلم زغم بهانه گير شد چرا نيامدي ؟ از آن زمان كه ناگهان تو غائب از نظر شدي بشر دوباره بي امير شد چرا نياميدي؟ بيا تو ساقيا بيا وبا خودت خُمي بيار جهان كه تشنة غدير شد چرا نيامدي؟ *************************************************

باده بده ساقيا ، ولي ز خُم غدير

چنگ بزن مطربا ، ولي به ياد امير

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه