بانک غدیر صفحه 2790

صفحه 2790

(60) غديرشناسي

حديث ثبت و ضبط نموده‌اند .

و اينــك بــه ذكــر نصّ برخــي از روايـات مذكـور توجّـه كنيـــد :

1 ـ حافظ، ابوعُبَيْد هَرَوِيّ، در تفسيرخود «غَريبُ‌القرآن» گويد: پس‌از آن‌كه رسول‌خدا صلي‌الله‌عليه‌و‌آله در غدير خُمّ تبليغ فرمود آنچه را كه مأمور بدان بود و اين امر در بلاد شايع و منتشر شد ، جابِر بْنِ نَضْرِبْنِ حارِثِ بْنِ كلده عَبْدَرِيّ آمد و خطاب به پيغمبر صلي‌الله‌عليه‌و‌آله نموده گفت: به ما از طرف خداوند امر كردي كه گواهي به يگانگي خداوند و رسالت تو بدهيم و نماز و روزه و حج و زكاة را امتثال كنيم همه را از تو پذيرفتيم و قبول كرديم و تو به اين‌ها اكتفا ننمودي تا اين‌كه بازوي پسر عمّت را گرفتي و بلند نمودي و اورا بر ما برتري دادي و گفتي: « مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِيٌّ

غديرشناسي (61)

مَوْلاهُ »، آيا اين‌امراز طرف‌تواست يا از جانب خداوند؟! رسول خدا صلي‌الله‌عليه‌و‌آله فرمود : قسم به خداوندي كه معبودي جز او نيست اين امر از جانب خداوند است. نامبرده پس از شنيدن اين سخن رو به طرف شتر خود روان شد در حالي‌كه مي‌گفت : بارخدايا ! اگر آنچه محمّد مي‌گويد راست و حقّ است بر ما سنگي از آسمان ببار و يا عذابي دردناك به ما برسان ، هنوز به شتر خود نرسيده بودكه سنگي از فراز بر سر او آمد و از پشت او خارج شد و او را كشت و خداي تعالي اين آيه را نازل فرمود : « سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ ... » .

2 ـ شيخ برهان‌الدين علي حلبي شافعي ، متوفّاي 1044 در جلد 3 (اَلسّيــرَةُ الحَلَبِيَّــة) صفحـه 302 ضمـن بيـان ايـن داستـان ، نــام

(62) غديرشناسي

منكَرِ مـــورد اشـــاره را حَـــرْثِ بْـنِ نُعْمـانِ فِهْــرِيّ ذكــر مي‌كنـــد .

چون اين گفتار رسول خدا صلي‌الله‌عليه‌و‌آله : «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ» در شهرها و اقطار مختلفه شايع و منتشر و به حَرْث بن نُعْمان فِهْرِيّ رسيد، به مـدينـه آمد و شتر خود را در مسجد خوابانيد و داخل شد در حالي‌كه پيغمبر صلي‌الله‌عليه‌و‌آله نشسته بود و اصحاب او در پيرامونش بودند ، آمد تا مقابل پيغمبر صلي‌الله‌عليه‌و‌آله زانو به زمين زد و گفت : يا محمّد ... تا آخر داستان .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه