بانک غدیر صفحه 2853

صفحه 2853

1 - جمله اسميه «إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً» دلالت بر دوام و استمرار دارد.

2 - جمله «أَ تَجْعَلُ فِيها مَنْ يُفْسِدُ فِيها وَيَسْفِكُ الدِّماءَ» دلالت بر وجود جمعيتي دارد كه توليد نسل داشته و در حال گسترش و ادامه حيات و زندگي هستند. در نتيجه سنّت خلافت بايد به طور مستمر وجود داشته باشد. خصوصاً آن‌كه در ميان اين موجودات همان‌گونه كه ملائكه فهميدند، افساد و قتل مستمر خواهد بود.

همان طور كه از اين آيه استفاده مي‌شود كه اين مقام ارزشمند به هر كس و با هر خصوصيت و حالت اعطا نمي‌شود؛ زيرا قرار است كه او جانشين خداوند در روي زمين براي اصلاح و هدايت افراد مفسد و قاتل گردد، و كسي كه خود مفسد است چگونه مي‌تواند از جامعه بشري رفع فساد نمايد.

نتيجه اين‌كه: خلافت و جانشيني خداوند براي نوع آدم جعل شده است نه شخص حضرت آدم. و اين بدان معني است كه در هر عصر و زماني در ميان نوع انسان‌ها كسي يافت مي‌شود كه صلاحيت رسيدن به اين مقام را دارا است، و او غير از امام معصوم و وليّ اللَّه الأعظم نخواهد بود.

آيه دوم

خداوند متعال مي‌فرمايد: «وَإِذِ ابْتَلي إِبْراهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّي جاعِلُكَ لِلنّاسِ إِماماً قالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قالَ لا يَنالُ عَهْدِي الظّالِمِينَ»؛(68) «به يادآور آن هنگامي را كه خداوند ابراهيم را به اموري چند امتحان فرمود و همه را به جاي آورد. خدا به او فرمود: من تو را به پيشوايي خلق برگزيدم. ابراهيم عرض كرد: و از نسلم [نيز به اين سمت برگزين؟] خداوند فرمود: عهد من [امامت] به ستمكاران نمي‌رسد.»

از چند جاي اين آيه استفاده مي‌شود كه امامت منصبي الهي است و لذا امامت هر شخصي بايد به اذن و اراده خداوند باشد:

الف) در جمله «إِنِّي جاعِلُكَ لِلنّاسِ إِماماً» جعل و نصب امام را به خود نسبت داده است. پس بايد امام از جانب خدا منصوب شود.

ب) در ذيل آيه از امامت به «عَهْدِي» تعبير شده است كه دلالت دارد بر اين‌كه «امامت» عهدي الهي است كه بين خداوند و شخصي معصوم ازطرف او بسته مي‌شود.

آيه سوم

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه