بانک غدیر صفحه 2874

صفحه 2874

بعد از فوت قصيّ، فرزندش عبدمناف جانشين او شد. او كه اسمش مغيره بود قريش را وصيت به تقواي الهي و صله رحم نمود.(168)

يعقوبي مي‌گويد: «رياست به عبدمناف فرزند قصيّ منتهي شد. او مردي جليل القدر و داراي شرف عظيم بود.» (169)

6 - هاشم بن عبد مناف

ابن سعد مي‌گويد: «هاشم بعد از پدرش داراي شرف شده و جليل القدر گشت. قريش، رياست و سقايت و مهمان‌داري حجّاج را به او واگذار كردند. هنگامي كه ايّام حجّ مي‌شد در ميان قريش مي‌ايستاد و براي آنان خطبه مي‌خواند … » (170)

7 - عبدالمطلب بن هاشم

ابن سعد مي‌گويد: «عبدالمطلب زيباترين مرد قريش از حيث صورت و از حيث جسم، كشيده ترين آنان بود. او در حلم و سخاوت برترين مردم به حساب مي‌آمد … او مردي خداشناس بود و ظلم و فجور را بس كاري عظيم مي‌دانست. و هيچ پادشاهي نبود جز آن‌كه او را اكرام كرده و شفيع مي‌نمود … » (171)

مسعودي مي‌گويد: «از جمله كساني كه اقرار كننده به توحيد و اثبات كننده جزا در قيامت و ترك كننده تقليد بود، عبدالمطلّب بن هاشم است … » (172)

او كسي بود كه در عالم رؤيا مأمور به حفر چاه زمزم شد.(173)

هنگامي كه لشكر ابرهه با فيل هايش به قصد تخريب خانه خدا آمدند، در ملاقاتي كه با او داشت تقاضاي استرداد شتران خود را كرد. ابرهه گفت: چرا از من نمي‌خواهي كه برگردم؟ او در جواب فرمود: «أنا ربّ الإبل، ولهذا البيت الّذي زعمت أنّك تريد هدمه، ربّ يمنعك منه»؛ «من صاحب اين شترانم و براي اين خانه‌اي كه تو گمان مي‌كني كه مي‌تواني آن را خراب كني پروردگاري است كه تو را از اين كار منع خواهدكرد.» او از اين كلام وحشتي در دلش افتاد.

آن‌گاه عبدالمطلب اولاد خود و كساني كه با او بودند را جمع كرده و به طرف درب خانه خدا روانه شد و آن را گرفت و فرمود: « … اي پروردگار من! همانا بنده، زاد و توشه خود را حفظ مي‌كند، تو نيز راحله خود را حفظ فرما و از گزند دشمنان برحذر دار … در اين وقت بود كه خداوند بر سر اصحاب فيل پرندگان ابابيل را فرستاد.(174)

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه