بانک غدیر صفحه 3034

صفحه 3034

در روزهاي غدير شيعيان و بزرگان به ديدن امام خود مشرف مي‌شدند. راوي مي‌گويد: قصدتُ مولانا علي بن محمد عليه‌السلام- و هو بالصريا- و لم‌ابدِ ذلك لأحد من خلق اللَّه. فدخلت عليه فلما بصر بي قال: «يا ابااسحاق، جئت تسأل عن الايام التي يصام فيهن و هي اربعة … و يوم الغدير فيه اقام النبي صلي الله عليه و آله اخاه علياً عليه‌السلام علماً للناس و اماماً من بعده». قلت: صدقت، جعلت فداك! لذلك قصدت، اشهد انك حجة اللَّه علي خلقه. [106] سيره‌ي شيعه از قديم الايام چنين بوده كه بعد از غيبت حضرت صاحب الامر عليه‌السلام در ايام مخصوص به ديدن نواب خاص حضرت و بعد نواب عام آنحضرت از علماء و سادات بني الزهراء عليهاالسلام و بني علي عليه‌السلام مشرف مي‌شدند، و اين سنت حسنه تا زمان ما در اكثر شهرهاي شيعه‌نشين ادامه دارد.

[صفحه 63]

در پيشگاه صاحب غدير

امام زمان در عيد غدير

سيد باقر رضوي هندي (م 1329) مي‌گويد: [107] در شب عيد غدير امام زمان عليه‌السلام را در خواب ديدم در حاليكه محزون بود و گريه مي‌كرد. خدمت حضرت رفتم و سلام كردم و دو دستش را بوسيدم، ولي ديدم گويا متفكر است. عرض كردم: آقاي من، اين روزها ايام خوشحالي و سرور عيد غدير است؛ ولي شما را محزون و گريان مي‌بينم؟ فرمودند: به ياد مادرم زهرا عليهاالسلام و حزن و مصائب او هستم. سپس حضرت اين شعر را خواندند:

لاتراني اتّخذتُ لا وعُلاها

بعد بيت الأحزان بيت سرور!

سيد باقر مي‌گويد: از خواب برخاستم و قصيده‌اي با تضمين شعر مولايم و بر همان قافيه درباره‌ي غدير و مصائب حضرت زهرا عليهاالسلام سرودم كه قسمتي از آن چنين است:

لستَ تدري لِمَ أحرقوا الباب بالنار

أرادوا إطفاء ذاك النور

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه