بانک غدیر صفحه 3059

صفحه 3059

5 - استاد صالح الورداني

او نيز از جمله كساني است كه با مطالعات فراوان پي به حقانيت تشيع برده، و مذهب اهل سنت را رها كرده تشيع را انتخاب مي‌كند. او از جمله كساني است كه بدون خوف و ترس از كسي، به طور علني اعتراف به تشيع نموده و مردم را نيز در مصر به آن مذهب دعوت مي‌نمايد.

در بخشي از كتاب خود الخدعة، رحلتي من السنة الي الشيعة مي‌نويسد: «در مدتي كه سنّي بودم، مردم را به عقل گرايي دعوت كرده و شعار عقل را سر دادم، ولي در ميان قوم خود جايگاهي نيافتم و از هر طرفي تهمت‌ها و شايعات عليه خود شنيدم... و من به خوبي مي‌دانستم كه كوتاه آمدن از عقل يعني ذوب شدن در پيشينيان و در نتيجه انسان بدون هيچ شخصيتي خواهد بود كه واقع را بر او روشن كند... من هرگز چيزي را بدون تحقيق و دقت نظر نمي‌گويم... عقل‌گرايي من عامل اساسي در تمايلم به سوي تشيع و خطّ اهل بيت‌عليهم السلام و اختيار مذهب آنان بود...».(37)

قسمت دوم

6 - استاد معتصم سيد احمد سوداني

او با مطالعات فراوان در تاريخ و حديث، به حقانيت مذهب اهل بيت‌عليهم السلام پي برده و با رها كردن مذهب خود، تشيع را انتخاب مي‌كند. او در توصيف و وجه نام گذاري كتابش، بنور فاطمة اهتديت مي‌گويد: «هر انساني در اندرون خود نوري را احساس مي‌كند كه راهنماي به حق است، ولي هواهاي نفساني و پيروي از گمان بر آن نور پرده مي‌اندازد، لذا انسان نيازمند تذكّر و بيداري است و فاطمه‌عليها السلام اصل آن نور است. من آن نور را دائماً در وجود خود احساس مي‌كنم...».(38)

او نيز درباره نظريه عدالت صحابه مي‌گويد: «عدالت صحابه نظريه‌اي است كه اهل سنت در مقابل عصمت اهل بيت‌عليهم السلام جعل نمودند، و چقدر بين اين دو فرق است. عصمت اهل بيت‌عليهم السلام حقيقتي است قرآني و پيامبرصلي الله عليه وآله نيز بر آن تأكيد دارد و در واقع نيز تحقّق پيدا كرده است. امّا نظريه عدالت صحابه، مخالف قرآن كريم است. همان گونه كه پيامبرصلي الله عليه وآله نيز تصريح بر خلاف آن نموده است، بلكه خود صحابه به بدعت هايي كه در زمان پيامبرصلي الله عليه وآله و نيز بعد از آن ايجاد كردند، اقرار نمودند».(39)

و نيز مي‌گويد: «من در وجود خود چيزي مي‌يابم و احساس مي‌كنم، كه نمي‌توانم توصيفش كنم. ولي نهايت تعبيري كه مي‌توانم از آن داشته باشم اين كه: هر روز احساس مي‌كنم كه به جهت تمسّك به ولاي اهل بيت‌عليهم السلام در خود قرب بيشتري به خداوند متعال پيدا كرده‌ام، و هر چه در كلمات آنان بيشتر تدبر مي‌كنم معرفت و يقينم به دين بيشتر مي‌شود. معتقدم اگر تشيع نبود، از اسلام خبري نبود. و هر گاه در صدد تطبيق و پياده كردن تعليمات اهل بيت‌عليهم السلام در خود بر مي‌آيم، لذت ايمان و لطافت يقين را در خود احساس مي‌كنم. و هنگامي كه دعاهاي مباركي را كه از طريق اهل بيت‌عليهم السلام رسيده و در هيچ مذهبي يافت نمي‌شود، قرائت مي‌كنم، شيريني مناجات پروردگار را مي‌چشم...».(40)

7 - وكيل مشهور مصري، دمرداش عقالي

او از شخصيت‌هاي مشهور و بارز مصري است كه در شغل وكالت مدت‌هاست فعاليّت مي‌كند. هنگام تحقيق در يك مسئله فقهي و مقايسه آرا در آن مسئله، فقه و استنباطهاي شيعه اماميه را از ديگر مذاهب فقهي قوي‌تر مي‌يابد و همين مسئله بارقه‌هاي تشيع را در دلش روشن مي‌گرداند، تا اين كه حادثه‌اي عجيب سرنوشت او را به كلّي عوض كرده و او را مفتخر به ورود در مذهب تشيع مي‌نمايد و آن، اين بود كه: وقتي گروهي از حجّاج ايراني همراه با حدود بيش از بيست كارتن كتاب اعتقادي وارد عربستان مي‌شوند. تمام كتاب‌ها از طرف حكومت مصادره مي‌شود. سفير ايران در زمان شاه، موضوع را با ملك فيصل در ميان مي‌گذارد. او نيز به وزارت كشور عربستان مي‌نويسد تا به موضوع رسيدگي كنند. وزير كشور دستور مي‌دهد كه تمام كتاب‌ها را بررسي كرده، اگر مشكلي ندارد آن را به صاحبش برگردانند. در آن زمان «دمرداش عقالي» در حجاز به سر مي‌برد، از او خواستند كه اين كتاب‌ها را بررسي كند و در نهايت رأي و نظر قانوني خود را بدهد. او با مطالعه اين كتاب‌ها به حقانيّت تشيع پي مي‌برد و از همان موقع قدم در راه اهل بيت‌عليهم السلام مي‌گذارد...».(41)

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه