بانک غدیر صفحه 3063

صفحه 3063

5 - «إنّما مثلي بينكم كمثل السّراج في الظّلمة يستضي‌ء به من ولجها»؛(52) «همانا من در بين شما چونان چراغ درخشنده در تاريكي هستم كه هر كس به آن روي مي‌آورد از نورش بهرمند مي‌گردد.»

6 - «هم عيش العلم و موت الجهل يخبركم حلمهم عن علمهم و ظاهرهم عن باطنهم و صمتهم عن حكم منطقهم لا يخالفون الحقّ و لا يختلفون فيه»؛(53) «آن‌ها - اهل‌بيت پيامبرصلي الله عليه وآله - رمز حيات دانش و راز مرگ ناداني هستند، حلمشان شما را از دانش آنان، ظاهرشان از باطنشان و سكوتشان از منطق آنان اطلاع مي‌دهد، نه با دين خدا مخالفتي دارند و نه در آن اختلاف مي‌كنند.»

5 - نقش غدير در ساختار زندگي انسان‌

يكي از امتيازات اديان اين است كه اگر هدفي عالي را براي انسان مشخص كرده و راه رسيدن به آن را ترسيم مي‌كند، الگو و نمونه‌اي را نيز براي آن مشخص مي‌نمايد تا با در نظر گرفتن سيره عملي او، و اقتدا و پيروي از او، انسان‌ها بهتر بتوانند به سر منزل مقصود برسند، زيرا طبق نظر روانشناسان و روان كاوان، با الگوي كامل، بهتر مي‌توان انسان‌ها را به حقّ و حقيقت و هدف راهنمايي كرد.

خداوند متعال پيامبر اسلام را الگوي خوبي براي مسلمين معرفي كرده مي‌فرمايد: {لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}؛(54) «قطعاً براي شما در [اقتدا به] رسول خدا سرمشقي نيكوست.»

بايد دانست كه موقعيت‌ها و مواقفي بعد از پيامبر اكرم‌صلي الله عليه وآله پديد آمد كه هرگز در عصر پيامبرصلي الله عليه وآله پديد نيامده بود، تا آن حضرت‌صلي الله عليه وآله را در آن مواقف الگو قرار دهيم، از آن جمله اتفاقي بود كه در عصر امام حسين‌عليه السلام پديد آمد، كه حاكمي به اسم اسلام ولي بر ضدّ اسلام به اسم يزيد حاكم بر كشورهاي اسلامي شود، در آن وقت تنها كسي كه بهترين الگو را تا روز قيامت به جامعه انساني عرضه كرد امام حسين‌عليه السلام بود. اين الگو براي جامعه شيعه و پيروان اهل بيت‌عليهم السلام از آن جمله امام حسين‌عليه السلام است، كه اهل سنّت چنين الگويي ندارند.

بحث از امامت و خلافت بعد از پيامبر اكرم‌صلي الله عليه وآله اگر چه از جهتي تاريخي است، ولي همين تاريخ صدر اسلام است كه انسان ساز است. بحث از امامت بعد از پيامبرصلي الله عليه وآله در حقيقت بحث از اين موضوع است كه امام بايد قابليت امامت داشته باشد و از جانب خداوند منصوب گردد. بحث از اين كه امام بعد از پيامبرصلي الله عليه وآله چه كسي بوده، در حقيقت بحث از اين است كه چه كسي بايد تا روز قيامت براي جامعه اسلامي، بلكه جامعه بشريت الگو باشد؛ آيا مثل علي‌عليه السلام الگو باشد كه جامع همه صفات كمال است و در شجاعت، عدالت، سخاوت، عبادت، زهد، تقوا، فروتني، و ديگر صفات نظير نداشت، يا برخي كه هيچ جايگاهي در جنگ‌ها نداشتند؟ امّت اسلامي احتياج به الگوهايي جامع در بين بزرگان صدر اسلام دارد، كه بتوانند محرّك آنان تا روز قيامت باشند. و مردم با خواندن موقعيت‌ها و فضائل و كمالاتشان در راه آنان قرار گرفته، به حقّ و حقيقت نزديك شوند.

مگر نه اين است كه «ماهاتما گاندي» به عنوان الگو و نمونه ضد استعمار در شبه قاره هند مطرح است؟ مگر نه اين است كه دهقان فداكار به عنوان الگوي فداكاري و از خود گذشتگي در كتاب‌هاي كودكان مطرح مي‌شود، تا از ابتدا كودكان با ترسيم موقعيت او در روح و روان و ذهنشان فداكار بار آيند. چرا امّت اسلامي در خواب است در حالي كه دشمنان اسلام و مسلمانان بر بلاد آنان غلبه و سيطره پيدا كرده و دين و منابع مادي آنان را به غارت مي‌برد؟ مگر خداوند متعال در قرآن كريم نمي‌فرمايد: {وَلَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكافِرِينَ عَلي المُؤْمِنِينَ سَبِيلاً}؛(55) «و خداوند هرگز بر مؤمنان، براي كافران راه [تسلطي قرار نداده است.»

مگر پيامبرصلي الله عليه وآله نفرموده است: «الإسلام يَعْلو و لا يُعلي عليه»؛(56) «اسلام بر هر ديني برتري دارد و هيچ ديني بر او علوّ و برتري ندارد.»

چرا مسلمانان بايد در خدمت به استعمار، حتّي بر ضدّ بلاد ديگر اسلامي سبقت گرفته و مسابقه دهند؟ چرا بايد يك كشور اسلامي به خاطر خوش خدمتي به استعمار؛ به خاطر اشغال يكي از بلاد اسلامي به اشغالگر مدال افتخار عطا كند؟ چرا در خوابيم؟ چرا غافليم؟ چرا ملت تاجيكستان با تقديم دويست هزار شهيد و دو مليون آواره به پيروزي نرسيد؟ ولي ملّت ايران با تقديم كمترين شهيد ظرف يك سال، حكومت طاغوتي 2500 ساله را بر انداخت، اين به جهت داشتن الگوهايي همانند علي و حسين‌عليهما السلام بود. كدام كشوري مي‌توانست هشت سال جنگ را كه از سوي استكبار و استعمار تحميل شده بود، از همان اوايل پيروزي انقلابش تحمل كند و در نهايت، سرفراز از جنگ بيرون آيد؟ آيا غير از داشتن الگوهايي همچون حسين‌عليه السلام و اهل بيت پيامبرصلي الله عليه وآله بود؟ آيا به غير از داشتن الگويي همچون ابوالفضل العباس‌عليه السلام بود؟ اين ادعا از من نيست كه يك نفر شيعي هستم، بلكه اين ادعاي افراد و شخصيت‌هاي بزرگ سياسي و انقلابي برخي از كشورهاي اسلامي است، كه از بي‌تحرّكي امّتشان رنج مي‌برند. در قضيه فلسطين متأسفانه شاهد بوده و هستيم كه برخي از كشورهاي اسلامي از خود هيچ گونه تحركي نشان ندادند، حتّي در حد و اندازه يك راهپيمايي، كه در حقيقت به نفع خودشان بود، زيرا اسرائيل چشم طمع به تمام كشورهاي اسلامي دوخته است، ولي گويا كه هيچ اتفاقي براي ملّت فلسطين كه هم نوع و هم دين آنان است نيفتاده است و آنان همانند پرنده‌اي كه سر بزير برف كرده و شكارچي را نمي‌بيند و مي‌گويد دشمن وجود ندارد، مشغول عيش و نوش خود هستند، اما زهي غفلت كه يك مرتبه دشمن بر بالاي سر آنان آمده و همه را شكار كرده و نابود كنند ولي ملّت مسلمان شيعه دوازده امامي با پيروزي بر استكبار، به فكر تمام ملت‌هاي اسلامي است، و از فلسطين و افغانستان و چچن و عراق گرفته تا بوسني و ساير ملت‌هاي مسلمان در صدد ياري رساندن به آنان از هر طريق ممكن بر آمده است اگر چه در اين راه بهاي سنگيني را پرداخته است. اين‌ها نيست مگر آن كه شيعه امامي الگوهايي دارد كه براي او درس‌هايي تا پايان تاريخ به يادگار گذاشته است. شيعه الگويي مثل علي‌عليه السلام دارد كه معتقد است اگر به خاطر ربودن خلخال از پاي زن يهودي، انسان بميرد جا دارد. شيعه الگويي دارد مثل حسين بن علي‌عليه السلام كه مي‌گويد: «نه ظلم كن به كسي ني به زير ظلم برو» كسي كه مي‌گويد: «هيهات منّا الذله». كسي كه مي‌گويد: «مرگ سرخ به از زندگي ننگين است». كسي كه معتقد است به خاطر امر به معروف ونهي از منكر گاهي جان بايد داد.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه