بانک غدیر صفحه 3202

صفحه 3202

1 - ابو اسحاق ثعلبي‌

او مي‌گويد: از سفيان بن عينيه درباره تفسير قول خداوند عز وجل {سَأَلَ سائِلٌ }سؤال شد كه در شأن چه كسي نازل شده است؟ او در جواب گفت: تو از من درباره مسأله‌اي سؤال كردي كه كسي قبل از تو از من سؤال نكرده بود. حديث كرد مرا پدرم از جعفر بن محمد از پدرانش: هنگامي كه رسول خداصلي الله عليه وآله در سرزمين غدير خم به سر مي‌بردند مردم را ندا داده و همه را جمع كرد. آنگاه دست علي بن ابي طالب را گرفت و فرمود: هر كس من مولاي اويم اين علي مولاي اوست. اين خبر شايع شد و در همه كشورها و شهرها پيچيد. از آن جمله خبر به حارث بن نعمان فهري رسيد. او در حالي كه بر شتر خود سوار بود وارد سرزمين ابطح شد و از شتر خود پايين آمده شتر را خوابانيد و پاي او را بست. آن گاه به خدمت رسول خداصلي الله عليه وآله آمد در حالي كه در ميان جمعي از اصحاب خود بود. عرض كرد: اي محمد! ما را از جانب خداوند امر كردي تا شهادت به وحدانيّت خدا دهيم و اين كه تو رسول خدايي، ما هم قبول كرديم. و امر نمودي تا پنج نوبت نماز بخوانيم. آن را نيز از تو قبول كرديم. و ما را به زكات و روزه ماه رمضان و حج امر كردي آن‌ها را نيز قبول كرديم. به اين راضي نشدي تا آن كه بازوان پسر عمويت را بالا برده و او را بر ما برتري دادي و گفتي: «من كنت مولاه فعلي مولاه»؛ «هر كس كه من مولاي اويم اين علي مولاي اوست.» آيا اين مطلبي بود كه از جانب خود گفتي يا از جانب خداي عز وجل؟!

پيامبرصلي الله عليه وآله فرمود: قسم به كسي كه جز او خدايي نيست همانا اين مطلب از جانب خداوند بوده است. در اين هنگام حارث بن نعمان به پيامبر پشت كرده و به سوي راحله خود حركت كرد در حالي كه مي‌گفت: بار خدايا! اگر آن چه محمد مي‌گويد حق است بر من سنگي از آسمان ببار يا عذابي دردناك بر من بفرست. او به شتر خود نرسيده بود كه خداوند بر او سنگي فرستاد كه بر سر او خورده و از پشت او بيرون آمد و با اين طريق به قتل رسيد. در اين هنگام بود كه خداوند عز وجل اين آيه را نازل كرد: {سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ * لِلْكافِرينَ لَيْسَ لَهُ دافِعٌ .(614)

ترجمه ابي اسحاق ثعلبي

ابن خلّكان مي‌گويد: «ابو اسحاق احمد بن محمد بن ابراهيم ثعلبي نيشابوري، مفسّر مشهور، او يكتاي اهل زمان خود در علم تفسير بود. تفسيري نوشته كه با آن بر ساير مفسرين فايق آمده است. عبدالغافر بن اسماعيل فارسي در كتاب سياق تاريخ نيشابور او را ياد كرده و بر او درود فرستاده و نيز او را صحيح النقل و مورد وثوق و اطمينان دانسته است...».(615)

صفدي نيز درباره او مي‌گويد: «او حافظ، عالم، صاحب نظر در عربيّت و موثّق است».(616)

ترجمه سفيان بن عيينه

سفيان از مشاهير مورد وثوق نزد اهل سنت است. نووي درباره او مي‌گويد: «سفيان بن عيينه... اعمش، ثوري، مسعر، ابن جريح، شعبه، همّام، وكيع، ابن مبارك، ابن مهدي، قطّان، حمّاد بن زيد، قيس بن ربيع، حسن بن صالح، شافعي، ابن وهب، احمد بن حنبل، ابن مديني، ابن معين، ابن راهويه، حميدي و خلائقي بسيار كه قابل شمارش نيستند، از او روايت نقل كرده‌اند. و ثوري از قطّان، و او از ابن عيينه روايت نقل كرده است. علما اتفاق بر امامت و جلالت و عظمت مرتبه او دارند».(617)

ذهبي گويد: «امام ابو محمد سفيان بن عيينه هلالي شيخ حجاز». شافعي گفته: اگر نبود مالك و سفيان علم حجاز از بين رفته بود... او ثابت قدم در حديث بود. بهز بن اسد گفته: همانند ابن عيينه را نديدم... و احمد گفته من كسي را داناتر به سنن از او نيافتم».(618)

يافعي مي‌گويد: «علما در حق او گفته‌اند كه او: امام، عالم، ثابت، باورع بوده و اجماع بر صحت حديث اوست...».(619)

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه