بانک غدیر صفحه 3213

صفحه 3213

ب - در مقابل اين اتجاه و خط فكري، خط فكري ديگري است كه معتقد است، بايد در مقابل مجموعه دستورات دين و شريعت تسليم بوده و تعبّد كامل داشت. اين خط فكري همان طريق و ممشاي اهل بيت و به تعبير ديگر مدرسه اهل بيت است.

طرفداران طريق اجتهادي‌

از آن‌جا كه اجتهاد در مقابل نصوص به جهت رعايت مصالح، امري موافق با ميل و طبيعت انسان است، لذا گروهي از صحابه از همان زمان حيات پيامبرصلي الله عليه وآله دست به اين كار زده و عملاً با حضرت به مقابله پرداختند، كه مي‌توان از سردمداران اين جرأت و خط فكري را عمر بن خطاب دانست. او كسي بود كه در صلح حديبيه شديداً با پيامبر برخورد كرد(671) و در اذان تصرّف كرده (حيّ علي خيرالعمل)(672) را از آن ساقط نمود و به جاي آن (الصلاة خير من النوم)(673) را در اذان صبح اضافه كرد. او از متعة النساء منع كرده(674) و حجّ تمتع را نيز تعطيل نمود.(675) او در برخي از امور امثال تجهيز لشكر اسامه(676) و احضار قلم و دوات براي پيامبرصلي الله عليه وآله به جهت نوشتن وصيّتش، مخالفت عملي نمود.(677) اين‌ها همه دلالت بر وجود يك نوع خط فكري خاص در بين برخي از صحابه داشته است كه به جهت آن برداشت و خط فكري اين گونه با پيامبر عمل مي‌كردند. آن‌ها پيامبر را در غير وحي قرآني يك فرد عادي بيش نمي‌دانستند.

عمر بن خطاب در توجيه مخالفت با پيامبرصلي الله عليه وآله در نوشتن وصيت‌نامه خود مي‌گويد: «من مي‌دانستم كه پيامبر چه چيزي قصد داشت بنويسد، او اراده نموده بود تا به اسم عليّ تصريح كند، ولي من به جهت مهرباني و احتياط بر اسلام از آن امتناع نمودم».(678)

عذر مدرسه خلفا در مخالفت با امام علي‌عليه السلام

با مراجعه به تاريخ و كلمات رؤساي مدرسه خلفا پي مي‌بريم كه در عملكرد خود براي گرفتن حقّ خلافت اميرالمؤمنين‌عليه السلام به بهانه‌هايي تمسك جستند كه نه تنها عذري شرعي و عقلاني براي عمل آن‌ها نيست، بلكه خود، دلالت بر بطلان افكار آن‌ها مي‌باشد. اينك به برخي از اين توجيهات اشاره مي‌كنيم:

1 - كراهت قريش:

گاهي در توجيه عمل ناشايست خود به جمله‌اي تمسك مي‌كردند كه غربزدگان امروز نيز اين شعار را بر زبان خود جاري ساخته و آن را دنبال مي‌كنند. آنان مي‌گفتند: قريش كراهت دارد كه نبوّت و خلافت در يك خاندان قرار گيرد، اگر نبوّت در خاندان بني هاشم بوده، امامت و خلافت نبي بايد در خانداني ديگر قرار گيرند.(679) و از آنجا كه بايد توسعه سياسي در حكومت اسلامي باشد، لذا به خاطر جلب نظر قريش، خلافت و امامت را از علي‌عليه السلام كه از بني هاشم است سلب مي‌نماييم.

پاسخ:

بهترين پاسخ را در آن زمان ابن عباس در ردّ اين استدلال داده است. او در جواب آنها گفت: «اگر قريش خلافت را براي خود انتخاب كرد به جهت آن كه خواست و اراده خدا بود، اشكالي ندارد، ولي حق، خلاف اين امر است، خداوند متعال گروهي را متّصف به كراهيت كرده و فرموده است: {ذلِكَ بِأَنَّهُمْ كَرِهُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُمْ ؛(680) «اين به خاطر آن است كه از آن چه خداوند نازل كرده كراهت داشتند؛ از اين رو خدا اعمالشان را حبط و نابود كرد!».

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه