بانک غدیر صفحه 3341

صفحه 3341

ثبت عيني واقعه‌

پيامبرصلي الله عليه وآله وسلم و به دنبال او علي‌عليه السلام از منبر و جايگاه خود فرود آمدند و در كنار جمعيّت قرار گرفتند. مردم به سوي پيامبر اكرم‌صلي الله عليه وآله وسلم و علي بن ابي طالب‌عليه السلام هجوم آوردند تا با آن دو بيعت كنند. حضرت دستور داد تا در آن صحرا دو خيمه برپا كردند. در يكي از آنها خود و در ديگري علي‌عليه السلام نشست. پيامبر عمامه خود را كه «سحاب» نام داشت به عنوان تاج افتخار بر سر اميرمؤمنان قرار داد و تا سه روز در آن محل اقامت كردند و مردم دسته، دسته به خيمه‌ها مي‌آمدند و با پيامبر تجديد عهد مي‌كردند و سپس به خيمه علي‌عليه السلام مي‌رفتند و به عنوان اميرمؤمنان با وي بيعت كرده و تبريك مي‌گفتند: شور و غوغايي برپا بود. هركس دوست داشت زودتر از ديگري در بيعت كردن سبقت بگيرد. زن‌ها با گذاشتن دست خود در تشت آبي كه پيشتر علي‌عليه السلام دست مباركش را در آن زده بود، مراسم بيعت را با وي انجام مي‌دادند. حسّان بن ثابت شاعر معروف زمان پيامبر فرصت را غنيمت شمرد و با كسب اجازه از محضر رسول اكرم‌صلي الله عليه وآله وسلم اشعاري را سرود و سپس در حضور پيامبرصلي الله عليه وآله وسلم و علي‌عليه السلام و مردم قرائت نمود:

- برخيز كه من تو را براي جانشيني و راهنمايي خلق پس از خويش انتخاب كردم.

- و من مولاي هركسي مي‌باشم كه علي مولاي اوست. شما در حالي كه از صميم قلب او را دوست داريد از پيروان او باشيد ... .(33)

لبخند شادماني يك لحظه از لبان رسول خدا ترك نمي‌شد. و در عمل به هر طريق ممكن، محبّتش را به علي پيش چشم همگان براي اثبات ولايت او ابراز كرد تا كمترين بهانه‌اي به قلب‌هاي بهانه‌جو ندهد.

نخستين كسي كه موفق به بيعت و مصافحه شد «ابوبكر» بود و پس از او «عمر» و سپس «عثمان» بيعت كردند و به دنبال ايشان بقيه مهاجر و انصار و ديگر مردم اقدام به بيعت نمودند.(34)

در اين هنگام جبرئيل نازل شد و گفت:

به خدا قسم روزي مانند امروز نديدم، چقدر كار علي‌عليه السلام را محكم نمودي! براي او پيماني گرفتي كه جز كافرِ به خدا و رسولش كسي آن را به هم نخواهد زد. واي بر كسي كه اين پيمان را بشكند.(35)

بار ديگر در لحظات پاياني غديرخم معجزه‌اي اتفاق مي‌افتد و واقعه غدير را ماندني‌تر مي‌كند.

شخصي به نام «حارث بن نعمان فهري» دوان دوان خود را به خيمه پيامبر رساند و به حضرت عرض كرد: اي محمّد تو ما را امر كردي كه شهادت به يكتايي خدا و رسالت تو بدهيم؛ ما از تو پذيرفتيم. تو ما را امر كردي كه روزي پنج بار نماز بخوانيم؛ خوانديم. ماه رمضان روزه بگيريم؛ گرفتيم. خانه خدا را زيارت بكنيم؛ انجام داديم. مال خود را با دادن خمس و زكات پاك كنيم؛ همه اين‌ها را از تو قبول كرديم. به اين اكتفا نكردي، تا آخر دست پسر عمويت را گرفتي او را بر همه ما برتري دادي و امير ما كردي! آيا بگو ببينم اين از طرف خدا بود يا از جانب خودت!!

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه